به گزارش خبرنگار ایراسین، در حالی که ریوتینتو اخیراً خبر از سرمایهگذاری ۷۳۳ میلیون دلاری در پروژه پیلبارا برای افزایش عرضه به بازارهای آسیایی داده، ایران با ذخایر شناساییشده بیش از ۲.۳ میلیارد تن سنگآهن و منابع کل بالای ۵ میلیارد تن، بدون نیاز به سرمایهگذاری خارجی گسترده، ظرفیت تأمین بلندمدت بازار را دارد. هزینه استخراج در ایران بهدلیل عمق کم معادن، انرژی ارزان و دسترسی آسان به خطوط حمل، بین ۲۰ تا ۳۰ درصد پایینتر از میانگین جهانی است. مزیتی که در بازارهای حساس به قیمت، تعیینکننده خواهد بود.
هند؛ مقصد بزرگ با رشد انفجاری تقاضا
اقتصاد هند با نرخ رشد بالای ۶.۵ درصد و اجرای برنامه ملی توسعه زیرساخت به ارزش ۱.۴ تریلیون دلار تا سال ۲۰۳۰، نیاز بیسابقهای به فولاد دارد. پیشبینیها نشان میدهد مصرف فولاد این کشور از سطح فعلی بیش از ۱۲۰ میلیون تن به رقم ۲۰۰ میلیون تن در پایان دهه افزایش خواهد یافت. بخش عمده این نیاز باید از مسیر واردات تأمین شود، و ایران بهعنوان تأمینکننده نزدیک، ظرفیت راهبردی برای بهرهبرداری از این موج تقاضا دارد.
یکی از مهمترین برتریهای ایران نسبت به رقبای بزرگ استرالیایی و برزیلی، مسیر کوتاهتر حمل دریایی به هند است. فاصله بنادر جنوبی ایران تا سواحل غربی هند حدود ۱۰ تا ۱۵ روز کمتر از مسیرهای رقبا بوده و این کاهش زمان معادل ۸ تا ۱۲ دلار صرفهجویی در هزینه حمل هر تن سنگآهن است. در پروژههای عظیم زیرساختی، کاهش زمان تحویل میتواند نقش کلیدی در تأمین پایدار مواد اولیه داشته باشد.
ظرفیت صنعتی برای فرآوری داخلی
ایران علاوه بر صادرات خام، توان تبدیل سنگآهن به فولاد کمکربن را دارد. ظرفیت فولادسازی کشور تا پایان ۱۴۰۴ به ۲۹ تا ۳۰ میلیون تن میرسد و بخش عمده تولید با فناوری احیای مستقیم گاز طبیعی انجام میشود؛ روشی که ردپای کربنی فولاد ایرانی را تا ۳۰ درصد کمتر از میانگین جهانی نگه میدارد. این مزیت زیستمحیطی میتواند در آینده ورود به بازارهای حساس به کربن مانند اروپا را نیز تسهیل کند.
رقابت قیمتی با غولهای معدنی
ریوتینتو و بیاچپی، ۲ تأمینکننده اصلی بازارهای آسیایی، معمولاً قیمتها را بر اساس شاخصهای جهانی تنظیم میکنند. اما ایران با هزینه تولید کمتر، فضای مانور بیشتری در قیمتگذاری دارد. این انعطاف، بهویژه در پروژههای زیرساختی هند که حساس به هزینه هستند، شانس بالایی برای جذب قراردادهای بلندمدت ایجاد میکند. ترکیب قیمت رقابتی با زمان تحویل کوتاه، سلاحی قدرتمند در این رقابت است.
چالشهای صادرات و راهکارهای عبور
محدودیتهای بانکی و بیمه بهدلیل تحریم، مانعی جدی در مسیر گسترش صادرات است. با این حال، ایران سابقه موفق استفاده از سازوکارهای تهاتری، قراردادهای پایاپای و همکاری با شرکتهای ثالث در آسیا را دارد. گسترش مشارکتهای مشترک با شرکتهای هندی، نهتنها مشکل انتقال پول را حل میکند، بلکه وابستگی بازار هند به تأمینکنندگان دوردست را کاهش میدهد.
با توجه به حجم تقاضای پیشبینیشده، هر واحد درصد سهم بازار هند معادل حدود ۲ میلیون تن فولاد در سال است. اگر ایران بتواند حتی ۵ درصد از این بازار را تصاحب کند، بهمعنای صادرات سالانه ۱۰ میلیون تن فولاد یا معادل بیش از ۵ میلیارد دلار درآمد خواهد بود. این رقم میتواند جایگاه ایران را در میان تأمینکنندگان آسیایی تثبیت کند و تراز تجاری بخش معدن را بهشدت تقویت نماید.
رقابت سنگآهن در آسیا، دیگر صرفاً میدان غولهای معدنی غربی نیست. ایران با ذخایر بزرگ، هزینه تولید پایین، موقعیت جغرافیایی ممتاز و توانایی تولید فولاد سبز، میتواند طی دهه آینده یکی از بازیگران اصلی بازار هند باشد. ورود هدفمند و برنامهریزی شده به این بازار، نهتنها برای صنعت معدن و فولاد بلکه برای اقتصاد ملی، فرصت جهشی قابل توجه ایجاد خواهد کرد.
ارسال نظر