• ۲۳ آذر ۱۴۰۳ - ۱۳:۴۷
  • کد خبر: 76825
  • زمان مطالعه: ۲۴ دقیقه
عکس

شرکت، فورد در میان شرکت‌‎‌های صنعتی مشهور ایالات متحده آمریکا جایگاه بارزی دارد. با تولید ۴/۴ میلیون دستگاه در سراسر جهان و فروش ۲میلیون دستگاه خودرو در بازارهای داخلی، فورد دومین خودروساز آمریکایی حال حاضر جهان است. این شرکت که در سال ۲۰۲۴ یکصد و بیست و یکمین سال تأسیس خود را جشن می‌گیرد، از جمله ابداعات شرکت خودروسازی فورد در این دوره طولانی می‌توان به ابداع سیستم خط تولید مدرن مونتاژ متحرک، سیستم‌های SCR تسویه دود، ابداع بدنه یکپارچه، ابداع سیستم پاشش سوخت بهینه برای موتورهای بنزینی و دیزلی، ابداع نخستین ساختار تأمین بلندمدت قطعه و ابداع ساختار تولید خودرو مبتنی بر سرهم‌بندی قطعات استاندارد اشاره کرد.

پایگاه خبری تحلیلی ایراسین، ۷۵ سال پس از مرگ مؤسس گروه خودروسازی فورد، نوادگان او به خوبی شعار هنری فورد را اجرایی کرده‌اند: «موفقیت واقعی یعنی اینکه شما بسیار بیش از آنچه دنیا برایتان به ارمغان آورده، به جهان هدیه کنید». فورد امروز با داشتن ۵۷ هزار کارگر، تولید بیش از چهار میلیون دستگاه خودرو در سال و درآمد ۱۷۵ میلیارد دلاری، بزرگ‌ترین صادرکننده خودرو از خاک آمریکاست که طی ۳ سال گذشته به دلیل سرمایه‌گذاری هنگفت، موفق به خلق ۱۸ هزار شغل جدید در این کشور شده است. مهم‌تر از این موارد، تولید بیش از ۴۰۰ میلیون دستگاه خودرو طی حدود ۱۲۰ سال است که مهر تأییدی بر دستاوردهای بزرگ این بنگاه پیشران و خانوادگی در بزرگ‌ترین اقتصاد جهان است. تاکنون پنج نسل از اعضای خانواده فورد بر این شرکت مدیریت کرده که همین عامل زمینه‌ساز توجه بارز پژوهشگران به این گروه خودروسازی شده است. بررسی تاریخچه شرکت فورد چه از منظر تجارب ارزنده مالکیت خانوادگی بر یک بنگاه پیشران و صنعتی، و چه از منظر تداوم فعالیت یک بنگاه صنعتی در بالاترین سطوح رقابتی موضوعی جذاب و حیاتی است. به نظر می‌رسد گرچه این نیروی کارآفرینی است که در طول تاریخ ۱۲۰ ساله شرکت فورد نقش پررنگی در ظهور یکی از بزرگ‌ترین خودروسازان جهان داشته است اما وجوه روشنی از ارتباط دولت و گروه صنعتی فورد در تاریخ به جا مانده است. در واقع از یکسو، گروه فورد به حمایت دولت و تنظیم‌گری محدود دولت از طریق اقدامات و قوانین رسمی چشم داشته و از دیگر سو در بزنگاه‌های حساسی نظیر جنگ جهانی دوم به طور کامل در خدمت دولت و ارتش ایالات متحده آمریکا قرار گرفته است. این رابطه به خوبی نشان می‌دهد توسعه بنگاه‌های پیشران به موازات توسعه اقتصاد آمریکا صورت گرفته و وابستگی ملموسی بین این دو مهم وجود داشته به طوری‌که می‌توان ادعا کرد دولت و صنایع برای رسیدن به نقطه فعلی کاملاً به یکدیگر یاری رسانده‌اند. در پژوهش حاضر سعی شده از طریق مطالعات کتابخانه‌ای و بازخوانی گزارش‌های رسمی، تحقیقات علمی، اسناد قانونی و منابع مطبوعاتی به بررسی عملکرد فورد در اقتصاد آمریکا و مدل همکاری این شرکت با دولت ایالات متحده و اثر این همکاری بر تحولات صنعتی آمریکا پرداخته شود.

به صورت تاریخی سهم خودروسازی از خلق ارزش افزوده اقتصادی در آمریکا بالاست. نمودار زیر از گزارش سال ۲۰۲۲ مؤسسه مشاوره دیلویت [۱] تحولات صنعت خودرو در حساب‌های ملی ایالات متحده را به خوبی نشان می‌دهد. در طول ۶ دهه اخیر سهم صنعت خودرو از تولید ناخالص داخلی آمریکا بین ۳ تا ۵ درصد بوده است.

راه فورد

برخی از گزارش‌های آماری نیز نشان می‌دهد سهم صنعت خودرو، قطعه و زنجیره ارزش این بخش از کل اقتصاد ایالات متحده در سال ۲۰۲۲ معادل ۶ درصد بوده که رقم قابل‌توجهی است. طبق گزارش اوتوز اینوویت [۲] مجموع فروش خودرو در سال ۲۰۲۲ معادل ۹/۱۴ میلیون دستگاه بوده که ارزشی معادل ۶۱۸ میلیارد دلار داشته و یک‌پنجم از این میزان متعلق به گروه فورد است.

بررسی دقیق‌تر داده‌های حسابداری ملی آمریکا در مرجع آماری آن [۳] نیز نشان می‌دهد «سهم بخش خودرو و قطعه» در سال‌های ۲۰۲۱، ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ از «رشد سالانه اقتصادی» این کشور در محدوده یک دهم تا ۴ دهم درصد در نوسان بوده است. در همین سه سال رشد اقتصادی آمریکا به ترتیب معادل ۸/۵، ۹/۱ و ۵/۲ درصد بوده است. براین مبنا سهم صنعت خودرو و قطعه از میزان رشد اقتصادی سالانه اقتصاد آمریکا حد فاصل ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۳ بیش از سهم بخش‌هایی همچون غذا و نوشیدنی، لباس و پوشاک، و مسکن و تأسیسات بوده است؛ ضمن اینکه سهم بخش خودرو و قطعه از سهم بخش سلامت یا بخش کشاورزی در این دوره کمتر بوده است.

راه فورد

نگاهی به روند بلندمدت سهم بخش خودرو و قطعه آمریکا از تولید ناخالص داخلی آمریکا نشان می‌دهد به واسطه کاهش سهم بازار خودروسازان آمریکایی از بازار بزرگ ایالات متحده، سهم این بخش از رشد تولید ناخالص داخلی و کل تولید ناخالص داخلی کاهش یافته است. با این‌حال هنوز هم این صنعت یکی از چهار صنعت دارای بالاترین میزان خلق ارزش افزوده به ازای هر کارگر است. یک گزارش رسمی این عدد را حدود ۳۲۱ هزار دلار به ازای هر کارگر بازگو کرده که پس از صنایع نفت، صنایع نوشیدنی، و صنایع شیمیایی، بالاترین میزان در بین ۲۲ رشته‌فعالیت صنعتی است. گزارش مرکز تحقیقات خودرو ایالات متحده تاکید دارد صنعت خودرو آمریکا ۷۵۰ هزار شغل مستقیم و بیش از ۵/۴ میلیون شغل غیرمستقیم نیز ایجاد کرده که بخش قابل‌توجهی از آنها در زنجیره گروه فورد فعالند. این صنایع در طول سال‌های اخیر با تزریق سرمایه‌های هنگفت به بخش‌های قطعه‌سازی، مونتاژ و طراحی، پویایی بازار آمریکا را بیش از پیش افزایش داده‌اند.

فورد، یک نمای کلی

نگاهی به آمار، ارقام و شواهد مختلف نشان می‌دهد شرکت فورد توانسته جایگاهی برجسته را مطابق ایده‌های بنیان‌گذاران این شرکت به دست آورد و در یکی از رقابتی‌ترین صنایع جهان، به بازیگری توانمند تبدیل شود. شرکت خودروسازی فورد با درآمدی بالغ بر ۱۷۶ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۳، یکی از ۵ خودروساز بزرگ جهان از نظر میزان درآمد است. این شرکت که سابقه‌ای ۱۲۰ ساله در تولید انواع خودروهای سواری و تجاری دارد، یکی از تاثیرگذارترین بازیگران بر اقتصاد آمریکا و جهان است که شماری از مهم‌ترین تحولات صنعتی و نوآوری‌های مدیریتی را از ابتدای قرن بیستم تا امروز اجرایی کرده است. به واسطه مالکیت خانواده فورد بر این شرکت، فورد در میان شرکت‌های صنعتی مشهور ایالات‌متحده آمریکا جایگاه بارزی دارد. با تولید ۴/۴ میلیون دستگاه در سراسر جهان و فروش ۲میلیون دستگاه خودرو در بازارهای داخلی، فورد دومین خودروساز آمریکایی حال حاضر جهان است که در دامنه متنوعی به ارائه محصولات خود در رده‌ها و ابعاد مختلف می‌پردازد. این شرکت که در سال ۲۰۲۴ یکصد و بیست و یکمین سال تأسیس خود را جشن می‌گیرد، از سال ۱۹۰۳ به صورت رسمی به جرگه تولیدکنندگان خودرو وارد شده و در طول این بازه زمانی بلند جزو برترین برندهای صنعت خودرو آمریکا و جهان بوده است. از جمله ابداعات شرکت خودروسازی فورد در این دوره طولانی می‌توان به ابداع سیستم خط تولید مدرن مونتاژ متحرک، سیستم‌های SCR تسویه دود، ابداع بدنه یکپارچه، ابداع سیستم پاشش سوخت بهینه برای موتورهای بنزینی و دیزلی، ابداع نخستین ساختار تأمین بلندمدت قطعه و ابداع ساختار تولید خودرو مبتنی بر سرهم‌بندی قطعات استاندارد اشاره کرد.

تولید و توسعه نخستین نمونه از جعبه‌دنده‌های مدرن در سال ۱۹۰۹، عرضه اولین فرمان مدرن و پلاستیکی برای خودروهای سری T، طراحی و توسعه موتور و سیستم‌های اولیه هوانوردی برای ارتش آمریکا در فاصله سال‌های ۱۹۳۵ تا ۱۹۴۵، ساخت کم‌مصرف‌ترین موتورهای ۳ سیلندر جهان موسوم به موتورهای سری اکوبوست و از همه مهم‌تر طراحی و تولید صدها مدل خودرو محبوب و پرفروش از مهم‌ترین اقدامات و ابداعات فورد در طول بیش از ۱۲۰ سال فعالیت صنعتی است. از جمله مشهورترین خودروهای این شرکت در طول دوره فعالیت می‌توان به محصولاتی نظیر وانت اف ۱۵۰، کوپه ورزشی موستانگ، ون باری ترانزیت، هاچ‌بک شهری فوکوس، شاسی‌بلند اکسپدیشن، سدان خانوادگی موندئو، ابرخودرو ورزشی جی‌تی ۴۰ و گروه محصولات لوکس لینکلن اشاره کرد. این خودروساز سال گذشته مجموعاً حدود دو میلیون دستگاه از محصولاتش را در بازار آمریکا عرضه کرده ضمن اینکه بیش از ۴/۲ میلیون دستگاه از محصولات فورد شامل تولیدات برند فورد، برند لینکلن و برند الکتریکی مک-ای به خارج از کشور صادر شده یا در خارج از آمریکا تولید و مصرف شده است.

با اینکه سطح تولید این شرکت نسبت به پررونق‌ترین سال‌های یک دهه اخیر حدود ۵۰ درصد کاهش داشته اما بررسی صورت‌های مالی این شرکت مشهور نشان از وضعیت باثبات مالی فورد می‌دهد. به گواه سند رسمی مالی ۲۰۲۳ گروه این شرکت، مجموع درآمد فورد شامل واحدهای مونتاژ، قطعه‌سازان، برندها، شرکت‌های زیرمجموعه و … معادل ۱۷۶ میلیارد دلار بوده است که در مقایسه با سال قبل از آن رشدی معادل ۱۱ درصد را به ثبت رسانده است. سود خالص این شرکت پیش از اخذ مالیات و بهره تسهیلات معادل ۱۰ میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار بوده است که نسبت به مدت مشابه سال قبل تغییری نداشته است. بخشی از این مهم به لطف رشد ۱/۷ درصدی فروش محصولات فورد در ایالات متحده به دست آمده است. تولید بیش از ۲۰ مدل خودرو در ۹۰ سری و نسخه متفاوت در هفت کلاس سدان، وانت، ون، شاسی‌بلند، سوپراسپرت، کوپه و هاچ‌بک موجب شده تا این شرکت برای دامنه متنوعی از خریداران در سراسر جهانی محصولاتی متناسب و به‌روز را ارائه کند. فورد که یکی از پرچمداران ساخت خودروهای الکتریکی و هیبریدی در ایالات متحده آمریکا و جهان است، در سالیان اخیر سرمایه‌گذاری انبوهی در طراحی، توسعه و تولید محصولات الکتریکی و فناوری‌های وابسته به آن انجام داده است که آخرین نمونه آن تزریق ۲ میلیارد دلار به کارخانه بزرگ ساخت خودروهای الکتریکی فورد در شهر کلن آلمان است. فورد که از دهه‌ها پیش حضور مؤثر و پررنگی در بازار اروپا داشته است، این اقدام را با هدف توسعه صادرات فناوری و محصول خود به قاره سبز و حفظ سهم بازار خود در این بخش از جهان انجام داده و رقابت با برندهای رقیب نظیر پژو، فولکس‌واگن، رنو و کیا-هیوندای را در این بخش از جهان شدت بخشیده است.

راه فورد

فورد؛ نماد اقتصاد آمریکا

هنری فورد تا قبل از تأسیس گروه خودروسازی فورد، فعالیت‌های متعددی را در حوزه صنعت و سرمایه‌گذاری انجام داد. وی که تا سال ۱۸۹۶ کارمند گروه ادیسون ایلومینیشن بود، خودرویی اختراع کرد که بسیاری آن را پدر خودروهای امروزی می‌دانند. این محصول که کوادراسیکل نام داشت، از یک موتور بخار ابتدایی و اتاقی به غایت ساده تشکیل شده بود، پایه‌گذار شیوه‌ای از ساخت خودرو بود که تا امروز تقریباً به همان شکل تداوم یافته است. فورد که طی بیش از ۱۲۰ سال بارها رونق و رکود را تجربه کرده، در بحران اقتصادی بزرگ سال ۲۰۰۸ تا مرز ورشکستگی رفت اما بدون استفاده از کمک‌های دولتی و تنها به مدد اصلاحات مالی و فرآیندی در ساختار شرکت، توانست به چرخه رقابت بازگردد. این شرکت هم‌اکنون بزرگ‌ترین صادرکننده خودرو از خاک آمریکا به بازارهای جهانی است و بالاترین نسبت ارزش‌افزوده به کارگر را در بین همه خودروسازان فعال در صنعت خودرو آمریکا به خود اختصاص داده است. تاکنون چهار نسل از خانواده فورد بر این گروه معظم تصدی داشته و مدیریت امور را برای تحقق اهداف سازمانی برعهده داشته‌اند. هنری فورد مؤسس این شرکت در مقطع نخست در فاصله سال‌های ۱۹۰۳ تا ۱۹۱۹ مدیریت گروه فورد را برعهده داشت ضمن اینکه پس از مرگ فرزندش ادسل به مدت دو سال حدفاصل سال‌های ۱۹۴۳ تا ۱۹۴۵ دوباره به سمت مدیرعامل گروه فورد انتخاب شد. اثر ماندگار بر اقتصاد آمریکا و صنعت خودروسازی جهان تا حدی است که دو مجله مشهور فوربس و فورچون، هنری فورد را بزرگ‌ترین کارآفرین قرن بیستم لقب دادند. اِدسل فورد پسر هنری فورد نیز در فاصله سال‌های ۱۹۱۹ تا ۱۹۴۳ در سمت مدیرعامل، به رتق و فتق امور گروه خودروسازی فورد مشغول بود تا اینکه در یک سانحه دلخراش درگذشت. پس از او، نوه بنیانگذار گروه با نام هنری فورد دوم مدیریت گروه را تحویل گرفت و در دو سمت مدیرعامل و رئیس گروه تا سال ۱۹۷۹ به کار خود ادامه داد. پس از هنری فورد دوم، به مدت دو دهه گروه تحت مالکیت خاندان فورد بود اما مدیرعامل مجموعه با خانواده فورد نسبتی نداشت. تا اینکه پس از این مدت، دیگر نوه هنری فورد یعنی ویلیام کلی فورد به عنوان مدیرعامل مجموعه منصوب شد و در فاصله سال‌های ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۶ به کار خود ادامه داد. اخیراً و در سال ۲۰۲۱ نیز بیل فورد نواده ارشد بنیانگذار گروه فورد در سمت رئیس گروه به تمشیت امور می‌پردازد.

فورد در سپیده‌دم

در آمریکا و بسیاری از مناطق مختلف جهان، بسیاری تصور می‌کنند هنری فورد مخترع خودرو بوده است که قطعاً گزاره صحیحی نیست؛ هرچند کاری که این کارآفرین آمریکایی انجام داد، دست‌کمی از اختراع خودرو نداشت. هنری فورد که کار خود را به عنوان یک خودروساز در سال ۱۸۹۹ آغاز نمود، نخستین شرکت خود را با نام گروه خودروسازی دیترویت در این سال پایه‌گذاری کرد اما این شرکت در مدت کوتاهی ورشکست شد. او سپس با همراهی سه نفر از همکارانش در سال ۱۹۰۳ گروه خودروسازی فورد را با سرمایه ۲۸ هزار دلار پایه‌گذاری می‌کند. وی تا سال ۱۹۱۰ به روش معمول آن زمان اقدام به تولید خودرو در کارگاه خود کرد. با این‌حال وی آرام‌آرام به سمت ایده‌ای گام برداشت که بارها آن را آزموده بود؛ خط مونتاژ متحرک خودرو. ایده‌ای که با افتتاح کارخانه هایلندپارک رسماً وارد فاز عملیاتی شد و سبک و سیاق تولید خودرو را تغییر داد. این کارخانه با مساحتی معادل ۱۰۲ هکتار در زمان افتتاح، بزرگ‌ترین کارخانه تولیدی در جهان بود. بسیاری معتقدند فورد به واسطه این ابتکار و ارائه سیستم حقوق روزی ۵ دلار به کارگرانش، انقلابی تمام‌عیار در زمینه مدیریت یک بنگاه صنعتی انجام داد؛ اقدامی که برای همیشه بخش صنعت و تولید کارخانه‌ای را متحول کرد و مدل مونتاژ کارخانه بزرگ‌مقیاس را پایه‌گذاری کرد.

خلاقیت گروه فورد ثابت کرد با یک مدل علمی می‌توان از مسیر استفاده از تقسیم کار تخصصی و بهینه‌سازی فرآیندها، صرفه مقیاس اقتصادی را جاری کرد و زمینه کاهش هزینه‌های تولید را فراهم ساخت. مسیری که در نهایت به گروه فورد کمک کرد تا کاهش قیمت و افزایش حجم تولید را همزمان در کارخانه اجرایی کند. به مدد چنین ابتکاری قیمت مدل T شرکت فورد ظرف کمتر از دو سال نصف شد و به ۳۵۰ دلار رسید. کاهش قیمت و افزایش کیفیت این محصول زمینه‌ساز استقبال گسترده و جهانی از فورد سری T شد و درآمد هنگفتی را عاید این گروه خانوادگی و کل اقتصاد آمریکا کرد.

البته هنری فورد خط مونتاژ را اختراع نکرد، اما با قرض گرفتن تسمه نقاله و فرآیندهای تولید از صنایعی مانند بسته‌بندی گوشت، شیوه سرهم‌بندی و ساخت خودرو را متحول کرد. در این مدل که اصطلاحاً به آن فوردیسم می‌گویند، به جای اینکه کارگران نیاز به حرکت در درون کارخانه برای تکمیل تولید وسایل نقلیه در هنگام ساخت باشند، وسیله نقلیه همان‌طور که به معنای واقعی کلمه در امتداد خط تولید حرکت می‌کند، تکمیل شده و ساخته می‌شود. رویکردی که تا امروز نیز مهم‌ترین مدل تولید محصولات صنعتی در سراسر جهان است.

در عین‌حال ابداعات فورد ساختار تولید صنعتی آمریکا را نیز دگرگون ساخت به‌طوری‌که ابداع سیستم خط مونتاژ متحرک فورد به افزایش سطح سرمایه‌گذاری در ایالات متحده منجر گشت و تأثیر عمیقی روی کارخانه‌های دیگر این کشور گذاشت.

راه فورد

جالب اینکه هنری فورد وقتی نخستین بار از خط متحرک مونتاژ در کارخانه خود پرده برداشت، با مخالفت کارگران روبه رو شد چرا که آنها این روش تولید را خسته‌کننده و بسیار سریع می‌دانستند و به واسطه همین وضعیت، شرکت فورد موتور را ترک می‌کردند. هنری فورد نیز با مشاهده این شرایط دست به ابتکار جالبی زد و با هدف رسوب کارگران در خط تولید فورد، به آنها پیشنهاد دستمزد متفاوتی داد.

درباره ایده فورد مبنی بر دستمزد روزانه ۵ دلار بسیار کم گفته شده است. هنری فورد که برای استخدام انبوهی از نیروهای کار متخصص و ساده با مشکل روبه رو بود، برای متقاعد کردن کارگران به ماندن در شرکت فورد موتور، دستمزدی وسوسه‌انگیز را به میزان ۵ دلار برای هر روز کاری پیشنهاد کرد. علاوه بر این پیشنهاد، وی سیستم پرداخت‌های انتقالی جدیدی را در متن نظام دستمزد گروه فورد گنجاند که علاوه بر حقوق ۵ دلاری برای هر روز کاری، سود خالص فورد موتور را بین نیروهای کارخانه تقسیم می‌کرد. وضعیتی که سبب شد دستمزد روزانه هر کارگر بیش از دو برابر حالت معمول باشد. در ابتدا باور عمومی بر این بود که این حرکت به سرعت شرکت را ورشکست می‌کند اما در کمال تعجب، عکس این حالت اتفاق افتاد و کارگران، مدیران و مکانیک‌هایی از سراسر کشور به دنبال دستمزدهای بالاتر فورد، راهی دیترویت شدند. بعدها زمانی که از هنری فورد درباره این خلاقیت پرسیدند، وی اظهار کرد: «ما به جای پیروی از روندهای معمول شرکتی که نهایتاً چند میلیونر می‌ساخت، اعتقاد داشتیم که باید ۲۵ هزار مرد را مرفه و راضی کنیم تا به نقطه مطلوب برسیم.» نتیجه کار البته درخشان بود و فورد را به رهبر جدید بازار خودرو جهان تبدیل کرد.

فورد؛ عصر بلوغ

رهبری فورد در جایگاه یک کارآفرینان برجسته صرفاً به اختراع سه‌چرخه مجهز به موتور بخار یا توسعه سیستم تولید انبوه صنعتی محدود نمی‌شود. فوردیسم به عنوان یک نگرش مدیریتی نه تنها مفهوم تولید صنعتی را تغییر داد که دنیای اطراف را نیز دگرگون کرد. بی‌اغراق، خودرو یک نیروی کلیدی برای تغییر در آمریکای قرن بیستم بود. در طول دهه ۱۹۲۰ میلادی، بخش خودرو به ستون فقرات جامعه جدید بدل شد و تقاضا برای کالاهای مصرفی را شدت بخشید. در اواسط دهه ۱۹۲۰ رتبه اول از نظر ارزش محصول را همین صنعت به خود اختصاص داد و این روند تا سال ۱۹۸۲ سبب شد تا از هر ۶ شغل در ایالات متحده یک شغل به خودروسازی و زنجیره عظیم این بخش مرتبط باشد. در دهه ۱۹۲۰، خودرو به شاه‌رگ حیاتی صنعت نفت و موتور پیشران بازار انرژی تبدیل شد. هم‌زمان، یکی از مشتریان اصلی صنعت فولاد و بزرگ‌ترین مصرف‌کننده بسیاری از محصولات صنعتی دیگر در این دوره، صنعت خودرو بود. سرریز فناوری‌های این صنایع به ویژه در دو بخش فولاد و نفت، اقتصاد آمریکا را به کل متحول ساخت. در عین‌حال خودرو تقاضا برای تفریح در فضای باز را تحریک کرد و باعث رشد گردشگری و صنایع مرتبط با گردشگری مانند ایستگاه‌های خدمات، رستوران‌های کنار جاده‌ای و متل‌ها شد. ساخت خیابان‌ها و بزرگراه‌ها، یکی از بزرگ‌ترین اقلام هزینه‌ای دولت، زمانی به اوج خود رسید که قانون بزرگراه‌های بین ایالتی در سال ۱۹۵۶ بزرگ‌ترین برنامه خدمات عمومی در تاریخ را کلید زد. اما این تنها تغییر نبود. خودرو به انزوای روستایی پایان داد و امکانات شهری - مهم‌تر از همه، مراقبت‌های پزشکی و مدارس بهتر - را به روستاهای آمریکا آورد (در حالی که به طور متناقض تراکتور مزرعه مزرعه سنتی خانوادگی را منسوخ کرد). شهر مدرن با حومه‌های صنعتی و مسکونی اطراف آن محصول خودرو و حمل و نقل است. جالب اینکه صنعت خودرو حتی معماری خانه‌های معمولی آمریکایی‌ها را تغییر داد، مفهوم و ترکیب محله شهری را دگرگون ساخت و خانه‌داران را از محدودیت‌های پیشین خانه رها کرد. هیچ نیروی تاریخی دیگری تا این حد به شیوه کار، زندگی و تفریح آمریکایی‌ها وارد نشده و آن‌را تغییر نداده است.

اثر سرریز شاهکار هنری فورد البته به همین‌جا ختم نمی‌شود. نفوذ خودرو در همه خانوارهای آمریکایی سطح رفاه در این کشور را به کل تغییر داد. برای نمونه در سال ۱۹۸۰ میلادی حدود ۲/۸۷ درصد از خانوارهای آمریکایی صاحب یک یا چند وسیله نقلیه موتوری بودند ضمن اینکه ۵/۵۱ درصد خانوارها بیش از یک وسیله نقلیه موتوری در پارکینگ داشتند. همچنین ۹۵ درصد از فروش خودروهای داخلی در بازار آمریکا با هدف جایگزینی یک محصول نو با نسخه قدیمی بوده که این عدد نشان‌دهنده وابستگی بالای خانوارهای آمریکایی به صنعت خودرو است.

دیگر موضوع مهم و اثرگذار بر اقتصاد آمریکا که در نتیجه تحولات صنعت خودرو ظهور و بروز یافت، شکل دادن به یک نیروی مترقی صنعتی برای تغییر بود که با صنعت خودرو آغاز شد و امروز به نیروهای جدیدی نظیر رسانه‌های اجتماعی، لیزر، کامپیوتر و رباتیک منتج شده و آینده متفاوتی را پیش‌روی آمریکا ترسیم می‌کند. در واقع دوره‌ای از تاریخ آمریکا که به درستی می‌توان آن را عصر خودرو نامید، در حال ادغام و گذار به عصر جدیدی از صنایع الکترونیک است.

جدای از اینها، مفهوم مقیاس اقتصادی با رویکرد هنری فورد در کانون تولید کارخانه‌ای قرار گرفت و بسیاری از سازندگان مبتدی و کارگاهی خودرو در آمریکا را ورشکست کرد. گزارشی که در وب‌سایت آمریکایی هیستوری [۱۳] وجود دارد نشان می‌دهد در آغاز قرن بیستم و در سال ۱۹۰۱ حدود ۴۸۵ خودروساز مختلف در آمریکا وجود داشتند که مجموع تولید سالانه آنها حدود ۲۵۰۰ دستگاه بود. ابداعات هنری فورد و خلاقیت ویلیام دورانت مالک جنرال موتورز موجب شد تا در پایان دهه اول قرن بیستم تعداد خودروسازان آمریکا حدوداً نصف شده و در فاصله سال‌های ۱۹۰۸ تا ۱۹۲۰ تعداد این خودروسازان از ۲۵۳ برند به ۴۴ برند کاهش یابد (اریک فونر و جان گارتی، ۱۹۹۱، مجله هیستوری). همچنین شیوع این رویکرد در برخی از شرکت‌های خودروساز موجب شد تا حدود ۸۰ درصد از تولیدات صنعت خودرو آمریکا به سه شرکت فورد، جنرال موتورز و کرایسلر محدود شود. این رویکرد موجب شد تا تکنیک‌های تولید انبوه فورد به سرعت توسط دیگر خودروسازان آمریکایی مورد استفاده قرار گرفته و رقبای تازه‌ای را مقابل فورد قرار دهد.

گرچه فوردیسم تا سال ۱۹۳۰ در اروپا شایع نشد اما کم‌کم به عاملی علیه فورد بدل گشت. فورد مدل T که در سیستم تولید انبوه فورد جاری شده بود، پس از مدتی توان رقابت با محصولات مجلل، مجهز و مدرن دیگر برندها را نداشت و باعث شد تا اصرار فورد بر این مدل، عقب‌ماندگی از رقبا را به بار آورد. شدت این عقب‌ماندگی به حدی بود که فورد تا سال ۱۹۸۰ نتوانست این عقب‌ماندگی را جبران کند و در طول حدود ۶ دهه دچار جاماندگی از جنرال موتورز شد.

از سال ۱۹۷۰ به این سو نیز کل صنعت خودرو آمریکا به دلیل قرارگرفتن در معرض رقابت شدید با صنایع خودروسازی ژاپن با چالش‌های بی‌شماری روبه رو شد که فورد نیز از آن بی‌نصیب نماند. بحث خودروسازان آمریکایی این بود که در نتیجه بحران جهانی انرژی اگر سقفی برای واردات خودرو از ژاپن برقرار نشود، صنعت خودروی آمریکا ورشکسته خواهد شد. مطالعه بری، لوینسون و پیک (۱۹۹۹) نشان می‌دهد از قضا این مکانیسم نه تنها به نفع مص رف‌کنندگان آمریکایی تمام نشد که به صنایع خودروسازی آمریکا نیز برای ارتقا رقابت‌پذیری و بهبود کیفیت و کاهش قیمت کمکی نکرد. البته این فرآیند به رشد سود و افزایش فروش محصولات بومی کمک کرد. برمبنای مکانیسم توافق‌شده میزان واردات خودرو از ژاپن در سال‌های ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۵ بین ۱ میلیون ۶۸۰ هزار دستگاه تا ۲ میلیون و۳۰۰ هزار دستگاه در عین حال این قانون سبب شد تا با افزایش قیمت خودروهای ژاپنی، تقاضا برای خودروهای آمریکایی بالا رفته و در نتیجه تولیدات فورد، جنرال موتورز و...

فورد؛ یک پیشران واقعی

راه فورد

بسیاری از کسانی که امروز صنعت خودروی جهان را دنبال می‌کنند، عملکرد گروه خودروسازی فورد در سال‌های اخیر را تحسین‌برانگیز عنوان می‌کنند. توجه به دو حوزه خودروهای الکتریکی و محصولات سفارشی در کنار بازسازی برند فورد، بازگرداندن بسیاری از محصولات کلاسیک و محبوب نظیر برونکو، پوما، کاپری، موستانگ و … به عرصه رقابت با محصولات مشابه در کنار سرمایه‌گذاری‌های هوشمندانه در بخش تأمین، مونتاژ و توسعه باعث شده تا فورد جایگاه خود را در بزرگ‌ترین بازارهای جهان تثبیت کند.

حمایت‌های دولت آمریکا از گروه فورد

امروزه در ساختار سیاستگذاری اقتصادی آمریکا حمایت‌گرایی اقتصادی از طریق تعرفه جایگاه پررنگی ندارد. در گذشته، حمایت‌گرایی اقتصادی در آمریکا تابع دکترین کری و دکترین همیلتون بوده که هردو راهبرد، بر ارتقا توان صنعتی آمریکا تاکید داشتند. این رویه که حد فاصل سال‌های ۱۸۲۰ تا ۱۹۵۰ سابقه روشنی در ایالات متحده آمریکا دارد، از سال‌های پس از جنگ جهان دوم به این‌سو، رنگ باخت و جای خود را به رویکرد تجارت آزاد داد. دکترینی که به دلیل جهان‌گرایی آمریکا، دهه‌هاست به محور اصلی کار این کشور در زمینه سیاستگذاری اقتصادی در دو بخش صنعت و تجارت تبدیل شده است.

راه فورد

نگاهی به آمارهای بلندمدت تعرفه‌گذاری تجاری بر واردات کالاها و اقلام تولیدی نشان می‌دهد دست‌کم از زمان جنگ جهانی دوم به این سو، آمریکا تمایلی به استفاده از تعرفه‌گذاری در راستای حمایت از صنایع خود نداشته است. روندی که باعث کسری تجاری بلندمدت آمریکا در فاصله سال‌های ۱۹۵۰ تا ۲۰۱۵ شده است.

راه فورد

نگاهی به کارنامه اقتصادی آمریکا در قرن بیستم نشان می‌دهد به جز تعرفه، سه ابزار اعطای امتیازات انحصاری، تسهیلات ارزان و حمایت‌های قانونی در کانون توجه دولت برای اجرای طرح‌ها و اقداماتی جهت حمایت از صنایع بوده است. روند استفاده از ابزارهای سیاستی برای حمایت از بخش تولید از سال‌های ابتدایی قرن نوزدهم آغاز و سپس تا میانه قرن بیستم ادامه یافت. با برتری آمریکا در جنگ جهانی دوم و شکست متحدین، نظم نوینی بر جهان حاکم شد که بر تجارت آزاد و روابط باز اقتصادی میان کشورهای مختلف تاکید داشت. این رویکرد از یک‌سو قادر بود تا به نفوذ آمریکا بر جهان کمک کند چرا که علاوه بر چیرگی نظامی آمریکا بر جهان که در جریان جنگ جهانی دوم ثابت شده بود، نفوذ قدرت نرم آمریکا در جوامع مختلف را در قالب حضور محصولات اقتصادی و فرهنگی آمریکا تثبیت می‌کرد. در همین دوره بود که بسیاری از صنایع آمریکا به‌ویژه خودروسازان این کشور توانستند به بسیاری از بازارهای خارجی وارد شوند. به مدد همین رویکرد بود که آمریکا تا سال‌ها عنوان مهم‌ترین صادرکننده خودرو و بزرگ‌ترین تولیدکننده جهان را به دست آورد.

از زمان روی کار آمدن ترامپ به عنوان رئیس‌جمهور در آمریکا روند حمایت‌گرایی در آمریکا تغییر کرده و از دوره کووید و فضای پساکرونا به این‌سو با شدت بیشتری ادامه یافته به طوری‌که امروز می‌توان از تغییر جدی در رویکرد سیاستگذاری اقتصادی آمریکا خبر داد. رویکری که سبب شده تا دولت به حمایت آشکار از صنایع خود در برابر رقبای خارجی اقدام کند.

در ماه‌های گذشته دولت آمریکا در قالب سه بسته سیاستی اعم از بسته مقابله با تورم بسته قانونی تراشه و علم، و نیز لایحه دوجزبی توسعه زیرساخت‌هاابتکارات مشخصی را برای تقویت صنایع داخلی، تحول بنگاه‌های صنعتی بومی، توسعه زنجیره تأمین صنایع در داخل خاک آمریکا و تقویت تحقیق و توسعه صنعتی به عنوان رکن خلق نوآوری صنعتی ابداع کرده است. مواردی که مشخصاً در پی تقویت جایگاه خودروسازان و تامین‌کنندگان خودروسازی و بخش‌های وابسته در مقابل رقبای چینی، آلمانی، ژاپنی و کره‌ای است. در این راستا حمایت از گروه‌های خودروسازی فورد، جنرال موتورز و استلانتیس (این گروه از ادغام شرکت فیات‌کریسلر با گروه پژو-سیتروئن فرانسه شکل گرفته است) در دستور کار مقامات اقتصادی آمریکا قرار دارد. نکته مهم اینکه دولت آمریکا به جز تعرفه‌گذاری بر واردات خودروهای برقی، اعطای تسهیلات برای تقویت تحقیق و توسعه در صنعت خودرو یا کمک به توسعه زنجیره ساخت باتری‌های لیتیومی، سیستم‌های خودران و صنایع تولید مواد اولیه خودروهای آینده را در دستور کار خود قرار داده است. رویکردی که موجب شده تا رقابت میان چین و آمریکا وارد دور تازه‌ای شود و ابعاد جدیدی پیدا کند.

مهم‌ترین اقدامات دولت آمریکا در راستای حمایت از گروه صنعتی فورد از زمان جنگ جهانی دوم تا امروز

ردیف

نوع حمایت

زمان

ابزار

اثر

۱

سفارش ۲۹ میلیارد دلاری دولت آمریکا به سه خودروساز آمریکایی در جریان جنگ جهانی دوم

۱۹۴۰ - ۱۹۴۵

با این سفارش، ضمن تأمین نیازهای نظامی و لجستیکی ارتش امکان ایجاد تقاضای مؤثر برای خودروسازان و زنجیره تأمین آنها در آمریکا فراهم شد

از ورشکستگی خودروسازان و تامین‌کنندگان آنها ممانعت به عمل آمد

۲

وضع قانون ایمنی بدنه خودروهای سواری توسط دولت آمریکا
(
NationalTraffic and Motor Vehicle Safety Act)

۱۹۶۶

این قانون همزمان با تحریک خودروسازان داخلی به اصلاح مدل ساخت خودرو در قالب توسعه سیستم ترمز ABS، ستون‌های فرمان جاذب انرژی، شیشه‌های جلو مقاوم در برابر شکست و … هم خودروسازان آمریکا متحول شدند و هم از ورود تولیدات جدید به بهانه فقدان ایمنی ممانعت به عمل می‌آورد.

حفظ بازار داخلی برای صنایع بومی و افزایش سطح رقابت‌پذیری محصولات داخلی در مقابله با رقبای خارجی

مکانیسمی به نام کاهش صادرات داوطلبانه (voluntary export restraint [VER] mechanism) توسط ذی‌نفعان این حوزه به دولت پیشنهاد و اجرایی شد

دولت‌ایالات متحده بعد از رایزنی با دولت ژاپن به توافقی با صنایع خودرو ژاپن رسید که آنها داوطلبانه از میزان صادرات خود به آمریکا بکاهند.

۳

مشوق دولت رونالد ریگان به صنعت خودرو آمریکا در زمینه آلایندگی محصولات تولیدی فورد، جنرال موتورز و کرایسلر

۱۹۸۴

دولت با چشم‌پوشی سه ساله از تحقق اهداف زیست محیطی خودروسازان آمریکایی، به این شرکت‌ها در مقابل سازندگان اروپایی و آسیایی کمک کرد

جلوگیری از جریمه سنگین و کاهش سود شرکت‌های خودروساز آمریکایی که در قانون The Clean Air Act تصریح شده بود.

۴

اعطای وام کم بهره بلندمدت با تصویب کنگره و تأیید وزارت انرژی جهت ساخت نسل جدید خودروهای پیشرفته آمریکایی (ATVM)

2009

با اعطای وامی کلان به فورد به مبلغ 9/5 میلیارد دلار از این شرکت خواسته شد ساخت موتورهای کم‌مصرف و بهینه را با هدف کاهش وابستگی آمریکا به نفت خارجی را کلید بزند

کمک به افزایش سطح رقابت‌پذیری فورد در مقابل رقبای بین‌المللی

۵

اعطای تسهیلات بانکی ارزان برای احیای صنعت خودرو در پساکووید

۲۰۲۰

فورد در قالب یک بسته مالی ۶ میلیارد دلار دریافت کرد

کمک به تحول فورد از یک خودروساز با محصولات درون‌سوز به یک برند پیشرو در زمینه تولید محصولات الکتریکی

۶

ایجاد برنامه اعطای یارانه و گشایش پنجره تسهیلات ارزان جهت توسعه صنعت خودروهای پاک در آمریکا به عنوان بخشی از لایحه دوحزبی توسعه زیرساخت‌های آمریکا

۲۰۲۳-۲۰۲۸

تزریق یارانه تا سقف ۳ میلیارد دلار و تأمین تسهیلات ۲۵ تا ۴۰ میلیارد دلاری جهت توسعه صنعت خودروهای پاک در آمریکا

تحول ساختاری زنجیره تأمین صنعت قطعه و خودرو در آمریکا

۷

اعطای بسته مالی حمایت از تولید قطعات الکترونیکی و تراشه‌های مصرفی خودرو در آمریکا در قالب قانون تراشه و علم

۲۰۲۲ - ۲۰۳۰

تزریق ۲۵۰ میلیارد دلار از منابع بانکی در قالب یارانه و تسهیلات ارزان به صنایع ساخت قطعات خودرو و کامپیوتر

افزایش توان رقابت‌پذیری صنعت خودرو در مقابل رقبای خارجی

۸

ارائه لایحه دولتی تعرفه‌گذاری بر واردات خودروهای برقی چینی به مجلس نمایندگان

۲۰۲۴

وضع ۱۰۰ درصد تعرفه بر واردات خودروهای چینی برقی وارداتی

حفاظت از خودروسازان آمریکایی در بازار داخلی

نگاهی به جدول بالا که فهرست اقدامات دولت آمریکا در زمینه حمایت از صنایع خودروی بومی طی ۸ دهه گذشته گویای تغییر آشکار رفتار دولت در زمینه حمایت از صنایع داخلی است. رویکردی که دارای عبرت‌های بسیار برای سیاستگذاران اقتصادی در کشورهای مختلف از جمله در کشورهایی با اقتصادهای در حال توسعه است.

محمدحسین شاوردی-پژوهشگر سیاستگذاری عمومی

منابع

  1. Abernathy, William J.; Wayne, Kenneth. 1974. "Limits of the Learning Curve". (September 1, 1974). Harvard Business Review
  2. https://en.wikipedia.org/wiki/Ford_Motor_Company
  3. https://corporate.ford.com/about/history/company-timeline.html
  4. https://billofrightsinstitute.org/essays/henry-ford-and-alfred-p-sloan-industrialization-and-competition
  5. https://www.encyclopedia.com/social-sciences-and-law/economics-business-and-labor/businesses-and-occupations/ford-motor-company
  6. https://www.thehenryford.org/explore/blog/railroads-vs.-automobiles-americans-concepts-of-time/
  7. https://www.hillsdale.edu/educational-outreach/free-market-forum/2010-archive/government-motors/
  8. https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/PMC2760060/
  9. https://www.cfr.org/blog/ford-catl-partnership-illustrates-challenge-decoupling-ev-supply-chains
  10. https://www.adl.org/resources/news/ford-motor-company-and-third-reich
  11. https://media.ford.com/content/fordmedia/fna/us/en/news/2021/12/09/mitch-bainwol.html
  12. https://www.spglobal.com/mobility/en/research-analysis/2024-us-presidential-election-and-the-auto-industry.html
  13. https://www.washingtonpost.com/wpsrv/national/daily/nov98/nazicars30.htm
  14. https://www.freep.com/story/money/cars/ford/2023/08/02/congress-jessica-carter-ford-hire/70512421007/
  15. https://www.nytimes.com/2023/06/22/business/energy-environment/ford-battery-plants-loan.html
  16. https://edition.cnn.com/2023/06/22/business/ford-department-of-energy-loan/index.html
  17. https://www.reuters.com/business/autos-transportation/us-auto-sector-whipsawed-by-politicians-ford-chairman-says-2024-04-17/
  18. https://panmore.com/ford-motor-company-pestel-pestle-analysis
  19. https://eh.net/encyclopedia/the-u-s-economy-in-the-1920s/
  20. https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/PMC2760060/
  21. https://www.energy.gov/lpo/advanced-technology-vehicles-manufacturing-loan-program-0

Center for Automotive Research

Moving assembly line

Catalytic Converters - selective catalytic reduction (SCR)

Ecoboost

Mach-E

Quadricycle

Detroit Automobile Company

Highland Park Ford Plant

Fordism

Inflation Reduction Act

Chips and Science Act

Bipartisan Infrastructure Law

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =