به گزارش ایراسین، برهمین اساس گفتوگویی با نصیرالدین ضوئی، مدیر فروش و بازاریابی شرکت دانیلی در ایران داشتیم تا از این کارشناس درباره تبعات سیاست خصمانه آمریکا یا همان تحریمهای جدید فولادی بپرسیم.
- آیا واقعا صنعت فولاد ایران به واسطه تحریمهای اخیر با چالش روبرو میشود؟
اجازه دهید که اینگونه پاسخ دهم که اصولا تحریمهای آمریکا علیه ایران بیشتر معطوف به صنعت نفت است؛ اما در بخش فولادی محدودیتهایی که ایجاد شده تقریبا فقط در بخش توسعهای و احداث اندکی تاخیر ایجاد میکند و اینکه صنعت فولاد را با چالش جدی روبرو کند؛ خیر اینگونه نیست. البته چالش هم به دلیل اینکه موضوع فاینانس با این سیاستهای خصمانه با مشکل روبرو شده و عملا موضوع فاینانس از کار خارج شده است. به عنوان مثال قراردادهایی که به صورت EPC قبلا منعقد شده بود اکنون با این تحریمها با کندی روبرو شده تا راهکار دیگری برای آن اتخاذ شود.
* به این ترتیب بخش تجاری صنعت فولاد به فعالیت خود ادامه میدهد؟
بله؛ با توجه به واقعیت تلاش آمریکا برای مختل کردن زنجیره فولادی ایران؛ اصولا شرکتهای تحریم شد زیر مجموعههای شرکتهای بزرگ ایرانی مثل فولاد مبارکه، فولاد خوزستان و ذوب آهن هستند که در واقع بخش بازرگانی آنها مورد تحریم قرار گرفته و این روند مشکل عمدهای در روند تجارت فولاد ایران با سایر کشورها ایجاد نمیکند و تنها مشکلی که ممکن است ایجاد کند همان موضوع کند شدن روند توسعه پروژهها و طرحهای توسعهای است.
- تاکید به کند شدن روند توسعه یا احداث دارید، چطور این روند در شرایط تحریمی ادامه مییابد؟
ببینید این موضوع کاملا منطقی است؛ وقتی امکان دسترسی به تجهیزات یا فناوریهای مورد نیاز نباشد روند توسعه و اجرای پروژههای جدید کمی کند میشود؛ اما این روند هم دقیقا مثل بخش تجاری فقط احتمالا کند میشود؛ نه اینکه متوقف شود. چون فولاد ایران برای بسیاری از خریداران بینالمللی جذاب است و همین نکته میتواند عاملی برای افزایش مبادلات تهاتری با ایران باشد و به این ترتیب تجهیزات و نیازها نیز به ایران میرسد اما کمی با تاخیر پس روند کار بالاخره انجام میشود.
- منظور شما از جذابیت فولاد ایران چیست و این موضوع چه امتیازی برای ایران در شرایط فعلی است؟
اجازه دهید خیلی خلاصه بگویم که خریداران فولاد ایران به دلیل همان نکته جذابیت (قیمت مناسب؛ حمل ساده و دسترسی سریع) خودشان راهی برای دور زدن تحریمهای آمریکا مییابند و در نهایت مبادله انجام میشود. به عنوان مثال میتوان به موضوع صادرات مجدد از برخی کشورها مثل حاشیه جنوبی خلیج فارس و عراق، ترکیه و .... اشاره کرد. ببینید ایران با توجه به مسیرهای زمینی و ارتباطات قوی با کشورهای عراق و ترکیه میتواند آنها را هاب صادرات مجدد درنظر داشته باشد.
- ایران امکان صادرات مستقیم ندارد؟
منظور من این نیست که ایران امکان صادرات مجدد ندارد اما بالاخره خریداران و البته فروشندگان برای دوری از هرگونه کارشکنی و مشکل در تلاش هستند راهکارهایی داشته باشند که یکی از آنها صادرات مجدد از کشور ثالث است. تولیدکنندگان ایرانی که البته خودشان بهتر در این زمینه برنامهریزی میکنند با ارسال محصولاتشان به یک کشور کالا را به خریدار تحویل میدهند و مبادله تکمیل میشود. البته این فارغ از بخش تجارت یا صادرات مستقیم ایران است که آنهم با استفاده از فرایندهای مورد توافق طرفین معامله انجام میشود. البته اجازه دهید با توجه به حساسیت موضوع زیاد در این زمینه صحبت نکنیم تا ناخواسته شیوههای مبادله ایران با چالش روبرو شود.
- حالا که فولاد ایران تحریم شده بهتر نیست به صادرات محصولات نهایی دیگر فکر کنیم؟
قبل از اینکه به سئوال شما پاسخ دهم اجازه دهید درباره محصول نهایی کمی توضیح دهم. ببینید محصول نهایی در صنعت فولاد میتواند بلیت؛ ورق گالوانیزه یا از این دست موارد باشد و بعضا میتوان مثلا لوازم خانگی را هم محصول نهایی درنظر داشته باشیم. پس ابتدا باید بدانیم درباره کدام بخش صحبت میکنیم. اگر منظور شما محصول نهایی در همان زنجیره فولاد است خوب حالا اینگونه پاسخ میدهم. ورقهای ضد سایش، لولههای بدون درز؛ محصولاتی هستند که میتوانند برای ایران ارزش افزوده بالایی ایجاد کنند و میتوانیم به تولید و صادرات آنها فکر کنیم البته اکنون فرصتی برای تحقق چنین برنامهای نداریم و بهتر است از داشتهها بهترین استفاده را ببریم.
- منظور شما چیست؟
اصولا اجرایی شدن هرطرح صنعتی نیازمند حداقل 3 سال زمان است و ما امروز این زمان را در اختیار نداریم و باید از داشتههایمان استفاده کنیم. پس بنده با توجه به تخصصی که دارم و تجاربم توصیه میکنم درباره محصولاتی که فعلا در اختیار داریم برنامهریزی کنیم.
- حالا به محصولاتی مثل لوازم خانگی اشاره کنیم آیا صادرات این محصولات را میتوانیم به عنوان هدف داشته باشیم چون این صنایع اکنون در ایران فعال هستند؟
به نکته خوبی اشاره کردید این موضوع نیاز به توضیح دارد، در شرایط فعلی و با توجه به زمانی محدودی که در تجارت بین المللی وجود دارد نباید وقتکشی کرد پس بهتر است به فکر استفاده از تولیدات فعلی و افزایش صادرات انها باشیم نه اینکه برای سایر موارد برنامهریزی کنیم. این درحالی است که باید توجه داشته باشیم که در کجا دارای مزیت رقابتی هستیم. مثلا آیا واقعا تولید لوازم خانگی میتواند برای بازار صادراتی ایران مفید باشد یااینکه بهتر است در همین محصولات فولادی که دارای مزیت هستیم برنامهریزی داشته باشیم.
- به نظر شما چرا برای تولید محصولات فولادی با ارزش افزوده بالاتر برنامهریزی نشده است؟
پاسخ این سئوال را باید مسئولان مربوطه بگویند نه من اما واقعیت این است که باید بپرسیم چرا در دوره قبلی که تحریمها علیه صنعت فولاد مطرح شد برنامهریزی برای ورود به موضوع تولیدات با استانداردهای بالاتر و بازار پسند برنامهریزی نشد؟ و همچنان تاکید بر ادامه تولید همان محصولات قدیمی بود؟ من معتقدم باید از ابتدای دهه 90 شمسی برنامهریزی میکردیم تا صنعت فولاد را به سمت تولید محصولات خاص و با ارزش افزوده بالاتر هدایت میکردیم نه اینکه همان مسیر قبلی را صرفا با حجم بالای تولید طی کنیم.
- در افق 1404 هم در این زمینه اشاره نشده است؟
خیر؛ همین مشکل در موضوع چشم انداز 1404 هم مطرح است چون تمام برنامهریزیها براساس افزایش ظرفیت تولید همان چیزی که قبلا تولید میشد؛ نه اینکه برای ورود به موضوع تولید محصولات با استانداردهای بالاتر برنامهریزی کرده باشیم. ببینید در این برنامه قرار است ایران 55 میلیون تن فولاد تولید کند؛ دقیقا همان فولادی که قبل از مطرح شدن برنامه و چشم انداز 25 تن تولید میشده. پس در عمل باید دید چرا به این نکته بیتوجهی شده که امروز ترامپ و دولت آمریکا به فکر ضربه زدن به صنعت فولاد باشد.
مثلا درباره چه محصولاتی میتوانستیم برنامهریزی کنیم؟
موضوع کاملا مشخص است اجازه دهید برای شما یک مثال بزنم ببینید براساس برآوردی که من یکی دو سال پیش انجام دادم فقط در منطقه خاورمیانه سالانه 250 هزار تن لوله بدون درز برای صنعت نفت و گاز استفاده میشود که اکنون احتمالا به 500 هزار تن رسیده خوب چرا ایران برای تولید این محصول برنامهریزی نکرده تا علاوه بر تامین نیاز داخلی به فکر صادرات نیز باشد؟ امروز برخی از محصولات پایه صنعت فولاد ایران را کشورهای خارجی میخرند و با انجام یک فرایند تولیدی روی آن و تولید محصولی با استاندارد یا فناوری خاص ارزش افزوده بیشتری برای خود ایجاد میکند.
- شرایط بیماری و همهگیری کرونا آیا مشکلی برای صنعت فولاد ایجاد کرده است؟
بالاخره این بیماری برای همه صنایع مشکلاتی ایجاد کرد که فولاد هم مستثنی نیست اما اگرچه موضوع کرونا مشکلاتی به اقتصاد و تولید بینالمللی از جمله ایران تحمیل کرده اما فراموش نکنیم این اتفاق میتوانست یا میتواند یک فرصت هم باشد. اصولا تجارت فولاد ارتباط مستقیمی با حمل دریایی دارد و از آنجا که در دوره کرونا شرکتهای حمل و نقل دریایی تخفیفهای قابل توجهی لحاظ کردهاند میتوانستیم یا میتوانیم از ان استفاده کنیم. اجازه دهید برای شما مثالی بزنم تا قبل از همهگیری کرونا کرایه حملی که مثلا 20 تا 30 دلار بوده اکنون به 15 دلار کاهش یافته و این میتواند به مزیت رقابتی محصولاتی ایران کمک شایانی داشته باشد. صادرکنندگان میتوانستند محصولات خود را به هابهای صادراتی منتقل کنند تا در شرایط مناسب به خریداران تحویل دهند.
* به نظر شما تهاتر اکنون فرصت مناسبی برای تجارت فولاد ایران است؟
موضوع تهاتر امری بسیار مناسب برای شرایط فعلی تجارت فولاد ایران است که اتفاقا بسیاری از خریداران از این روند استقبال میکنند که مشکلاتی هم نخواهند داشت بهصورتی که فولاد یا محصولات موردنظر را خریداری میکنند و درمقابل کالایی که ایران تقاضا دارد را تحویل میدهند اینگونه تحریمها بیاثر خواهد شد چون مبادله پول مشکل ساز است.
- بهترین بازارهای صادراتی برای محصولات ایران کدامند؟
موضوع صادرات و ارسال محصولات کاملا تابعی از تقاضا است و شاید در دورهای شاهد تغییرات معنادار تقاضای خرید محصولات ایران در مناطق مختلف جهان باشیم. اما فعلا منطقه جنوب شرق آسیا خریدار محصولات طویل ایران است، محصولات تخت بیشتر در اروپا خریدار دارد و ورقهای گرم کشورمان نیز در جمهوری آذربایجان تقاضای بالایی دارند. اما بازهم تاکید دارم این اطلاعات ممکن است تنها در کوتاه مدت قابل استناد باشد.
ارسال نظر