بایگانی

منحنی فلیپس نشان می‌دهد که رابطه معکوس تورم و بیکاری تنها در کوتاه‌مدت معتبر است و تلاش برای کاهش پایدار بیکاری از مسیر افزایش تورم، در نهایت به تورم بالاتر و بی‌ثباتی اقتصادی منجر می‌شود؛ از این‌رو اشتغال پایدار نیازمند اصلاحات ساختاری و افزایش بهره‌وری و نه سیاست‌های تورم‌زا است.

به گزارش ایراسین به نقل از جهان صنعت، منحنی فلیپس یکی از شناخته‌شده‌ترین و در عین حال مناقشه برانگیزترین مفاهیم در اقتصاد کلان است؛ مفهومی که تلاش می‌کند رابطه میان تورم و بیکاری را توضیح دهد و سال‌هاست در کانون بحث‌های سیاستگذاری پولی و مالی قرار دارد.

ایده اصلی این منحنی ساده اما تأثیرگذار است: در کوتاه‌مدت، میان تورم و بیکاری یک رابطه معکوس وجود دارد؛ به این معنا که کاهش بیکاری معمولاً با افزایش تورم همراه می‌شود و بالعکس. ریشه این مفهوم به دهه ۱۹۵۰ بازمی‌گردد؛ زمانی‌که اقتصاددانی به نام آلبان ویلیام فلیپس با بررسی داده‌های اقتصاد بریتانیا نشان داد هرگاه نرخ بیکاری پایین بوده، رشد دستمزدها و در نتیجه تورم بالاتر رفته است.

این مشاهده به‌سرعت به یک ابزار تحلیلی برای سیاست‌گزاران تبدیل شد، دولت‌ها تصور می‌کردند می‌توانند با پذیرش کمی تورم بیشتر، بیکاری را کاهش دهند و به اشتغال کامل نزدیک شوند.

در دهه‌های ۱۹۶۰ و اوایل ۱۹۷۰، این برداشت به سیاست‌های فعال اقتصادی دامن زد، بسیاری از دولت‌ها تلاش کردند با افزایش هزینه‌های دولتی یا سیاست‌های پولی انبساطی، تقاضای کل را تحریک کنند تا بیکاری کاهش یابد، این خوش‌بینی اما دیری نپایید.

تجربه رکود تورمی در دهه ۱۹۷۰ یعنی همزمانی تورم بالا و بیکاری بالا نشان داد که رابطه ساده منحنی فلیپس همیشگی نیست، در این مقطع اقتصاددانانی مانند میلتون فریدمن و ادموند فلیپس مفهوم «منحنی فلیپس انتظارات‌تعدیل‌شده» را مطرح کردند.

استدلال آنها این بود که رابطه معکوس تورم و بیکاری تنها در کوتاه‌مدت برقرار است. در بلندمدت، اقتصاد به سطحی از بیکاری می‌رسد که آن را نرخ بیکاری طبیعی می‌نامند؛ نرخی که به ساختار بازار کار، مهارت نیروی کار و نهادهای اقتصادی بستگی دارد، نه به تورم.

در این دیدگاه اگر دولت‌ها تلاش کنند با افزایش تورم، بیکاری را برای مدت طولانی پایین نگه دارند، نتیجه نهایی فقط تورم بالاتر خواهد بود، نه اشتغال پایدار؛ به بیان ساده‌تر، در بلندمدت منحنی فلیپس عمودی می‌شود یعنی اقتصاد نمی‌تواند با تورم بالاتر، بیکاری را به‌طور دائمی کاهش دهد.

عامل کلیدی در این فرآیند انتظارات تورمی است، اگر مردم انتظار تورم بالا داشته باشند، دستمزدها و قیمت‌ها را بر همان اساس تعدیل می‌کنند و اثر سیاست‌های انبساطی خنثی می‌شود، امروزه منحنی فلیپس همچنان در تحلیل‌های اقتصاد کلان حضور دارد اما با نگاهی محتاطانه‌تر، بسیاری از اقتصاددانان معتقدند این رابطه ضعیف‌تر و ناپایدارتر از گذشته شده است به‌ویژه در اقتصادهای مدرن که تحت‌تأثیر جهانی‌شدن، فناوری و تغییر ساختار بازار کار قرار دارند.

با این حال، برای سیاستگذاران پولی به‌ویژه بانک‌های مرکزی منحنی فلیپس همچنان چارچوبی مفید برای درک تعامل میان تورم، بیکاری و انتظارات اقتصادی است. پیام اصلی منحنی فلیپس روشن است: هیچ ناهار مجانی در اقتصاد وجود ندارد. کاهش پایدار بیکاری نه از مسیر تورم بلکه از راه اصلاحات ساختاری، افزایش بهره‌وری، سرمایه‌گذاری در آموزش و ثبات اقتصادی حاصل می‌شود.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =