به گزارش ایراسین، در طول تاریخ، امپراتوریها بر سر زمین، طلا و نفت جنگیدهاند. اما در قرن بیست و یکم، میدان نبرد جدیدی در آسمانها گشوده شده است: تسخیر انرژی خورشید. در این نبرد، یک امپراتور بیرقیب در حال ظهور است. نقشههای ظرفیت انرژی آینده نشان میدهند که قدرت از چاههای نفت خاورمیانه به مزارع خورشیدی آسیای شرقی در حال جابجایی است. ما در حال حرکت به سمت دنیایی هستیم که در آن، تولید انرژی خورشیدی نه دموکراتیک و پراکنده، بلکه به شدت متمرکز و در انحصار چند غول اقتصادی خواهد بود.
این روند تمرکزگرایی، در شکل شماره ۱ به خیرهکنندهترین شکل ممکن تصویر شده است. دایره زرد رنگ عظیم چین با ۱.۱ میلیون مگاوات (۱.۱ تراوات) ظرفیت، بر تمام نقشه سایه افکنده است. این رقم به تنهایی حدود ۳۰ تا ۳۵ درصد از کل پروژههای خورشیدی جهان را شامل میشود [۱]. برای درک مقیاس این سلطه، کافی است بدانید که ظرفیت چین به تنهایی از مجموع ظرفیت ایالات متحده (۲۳۸ هزار مگاوات)، هند (۱۷۱ هزار مگاوات)، برزیل (۱۶۰ هزار مگاوات) و اسپانیا (۱۳۱ هزار مگاوات) بیشتر است [۲].

ایالات متحده با سهمی حدود ۱۵ تا ۲۰ درصد در جایگاه دوم قرار دارد، اما فاصله آن با چین همچنان عمیق است. هند نیز با سهمی حدود ۸ تا ۱۲ درصد، در تلاش است تا جای پای خود را محکم کند [۲]. کشورهای اروپایی مانند اسپانیا و آلمان اگرچه به صورت انفرادی کوچکترند، اما به عنوان بلوک اتحادیه اروپا، قدرتی قابل توجه (حدود ۱۵-۲۰ درصد) را تشکیل میدهند [۱].
موتور محرک این سلطه چینی، ترکیبی از سه عامل است: تولید داخلی ارزانقیمت (که هزینههای نصب را به شدت کاهش داده)، سیاستهای صنعتی تهاجمی دولت و تقاضای برق عظیمی که برای تغذیه کارخانه جهان نیاز است. در مقابل، آمریکا و هند با تکیه بر سیاستهای اقلیمی و مشوقهای مالیاتی سعی در کاهش فاصله دارند، اما سرعت و مقیاس چین در حال حاضر دست نیافتنی به نظر میرسد [۳].
چشمانداز ۲۰۵۰ نشان میدهد که خورشید به بزرگترین منبع تولید برق جهان تبدیل خواهد شد و ظرفیت آن از چند تراوات فعلی به دهها تراوات خواهد رسید [۴]. اما این رشد متوازن نخواهد بود. تمرکز ظرفیت در چند کشور خاص، به معنای بازتعریف ژئوپلیتیک انرژی است. کشوری که خورشید را کنترل کند (به معنای در اختیار داشتن تکنولوژی و ظرفیت تولید)، امنیت انرژی و مزیت رقابتی صنعتی قرن آینده را در دست خواهد داشت. این نقشه، فقط یک نمودار انرژی نیست؛ بلکه نقشه قدرت در دنیای پسا-کربن است که در آن، «فوتونها» جایگزین «بشکههای نفت» شدهاند.
ارسال نظر