پایگاه خبری تحلیلی ایراسین؛ در صنعتی که معمولاً با صدای کورهها، شاخصهای بهرهوری و نمودارهای تولید شناخته میشود، گاهی یک رویداد کوچک اما معنادار میتواند تصویری متفاوت از «قدرت یک بنگاه بزرگ» ارائه دهد. در روزهایی که بسیاری از صنایع سنگین جهان از بحران نیروی انسانی، فرسودگی شغلی و شکاف مهارتی رنج میبرند، فولاد مبارکه مسیری را پیش گرفته که کمتر در ادبیات رسمی صنعت ایران دیده میشود؛ مسیری که نه در گزارشهای مالی نوشته میشود و نه در جلسات رسمی شنیده میشود، اما در نهایت بیش از هر چیز، آینده یک سازمان را میسازد: مسؤولیتپذیری خانوادهمحور.
این روزها، دومین رویداد توسعه فرهنگ کتابخوانی فولاد مبارکه برگزار میشود؛ برنامهای که در ظاهر یک نمایشگاه فرهنگی، اما در باطن بخشی از یک معماری سازمانی عمیقتر است. بیش از سههزار عنوان کتاب در اختیار کارکنان قرار گرفته و دهها برنامه فرهنگی برای خانوادههایشان تدارک دیده شده است؛ آن هم برای جامعهای نزدیک به صد هزار نفر. اگرچه چنین رویدادی شاید در نگاه اول یک سنت فرهنگی زیبا باشد، اما واقعیت این است که پشت این رویداد، مفهومی در حال شکلگیری است که در بسیاری از بنگاههای بزرگ جهانی بهعنوان یک مزیت رقابتی استراتژیک شناخته میشود: CFR یا Corporate Family Responsibility.

از حمایتهای نقطهای تا رشد ذهنی خانواده کارکنان
در سالهای اخیر، مسئولیت اجتماعی یا CSR در ایران بیشتر در قالب حمایتهای نقطهای، اقدامات محیطزیستی یا فعالیتهای خیریه دیده شده است. اما در جهان صنعتی امروز، بسیاری از شرکتها یک گام جلوتر رفتهاند. آنها دریافتهاند که ریشه پایداری سازمان نه فقط در ارتباط با جامعه، بلکه در کیفیت زندگی و رشد ذهنی خانواده کارکنانشان است. پس از همه، اگر سرمایه انسانی ستون اصلی یک صنعت است، خانوادههای این سرمایه انسانی همان خاکی هستند که این ستون در آن ریشه میدواند. از همین منظر، CFR تبدیل به یک رویکرد نوین شده است؛ رویکردی که بر «رفاه، رشد، سلامت و هویت فرهنگی خانواده کارکنان» تمرکز میکند.
در چنین رویکردی، اقدامات فرهنگی همچون کتابخوانی، از یک برنامه حمایتی ساده به یک سرمایهگذاری راهبردی تبدیل میشوند. تحقیقات جهانی نیز نشان میدهد که کارکنانی که در خانوادههای کتابدوست، اهل گفتوگو و رشد فکری زندگی میکنند، در محیط کار از تصمیمگیریهای دقیقتر، خلاقیت بالاتر و تابآوری بیشتری برخوردارند. همین نکته است که شرکتهایی مانند پوسکو کره جنوبی، آرسلورمیتال در اروپا و سامسونگ در کره جنوبی را به سمت تدوین برنامههای بلندمدت CFR سوق داده است. برای نمونه، سامسونگ طی دهه گذشته مجموعه برنامههای «Growing Family» را اجرا کرده که شامل باشگاههای کتاب خانوادگی، پلتفرمهای یادگیری مشترک والد–فرزند و بورسیههای فرهنگی است. تحقیقات داخلی سامسونگ نشان میدهد کارکنانی که خانوادهشان در این برنامهها مشارکت فعالتری داشتهاند، در ۵ سال بعد نرخ جابجایی شغلی پایینتر و بهرهوری بالاتری نشان دادهاند.
در صنعت فولاد هم نمونههای مشابهی دیده میشود. پوسکو از سال ۲۰۱۷ برنامه «Family Learning Center» را ایجاد کرد تا خانواده کارکنان با دسترسی به کتابخانههای مجهز و کارگاههای توسعه مهارت، بخشی از مسیر رشد سازمان باشند. آرسلورمیتال نیز در هند و قزاقستان برنامههای مشترک «Family Culture Days» را اجرا میکند تا خانوادهها نهتنها در کنار کارکنان، بلکه در کنار مسیر توسعه سازمان حضور داشته باشند. در صنایع پیشرفته دیگر نیز همین رویکرد قابل مشاهده است. برای نمونه، DHL برنامه «Family Connect» را راهاندازی کرده تا با استفاده از پلتفرمهای فرهنگی، خانواده کارکنان در فعالیتهای توسعه مهارت و یادگیری مستمر مشارکت داشته باشند. در تمامی این شرکتها، یک قاعده مشترک وجود دارد: پایداری سازمان از پایداری خانواده کارکنان میگذرد.

فولاد مبارکه و مدل ایرانی از CFR
فولاد مبارکه امروز در حال نزدیک شدن به همین الگوست. رویداد توسعه فرهنگ کتابخوانی - که حالا وارد دومین دوره خود شده= نشانهای از تداوم یک سیاست است. سیاستی که برخلاف بسیاری از رویدادهای فرهنگی کوتاهمدت، بر ساخت زیرساختهای فکری و فرهنگی خانواده کارکنان تمرکز دارد. چنین رویکردی دقیقاً همان نقطهای است که CFR را از CSR متمایز میکند: هدف دیگر «ارتباط با جامعه کلی» نیست؛ بلکه ایجاد «سرمایه فرهنگی پایدار» در خانوادههای کارکنان است. این همان چیزی است که در ادبیات مدیریت منابع انسانی به آن «Smart Culture Capital» گفته میشود.
نکته مهم آن است که فولاد مبارکه این مسیر را تنها از منظر «فرهنگی» نمیبیند. این رویداد در واقع جزئی از یک زنجیره بزرگتر است؛ زنجیرهای که طی سالهای اخیر در فولاد مبارکه تقویت شده: از توسعه مدارس و حمایت از برنامههای آموزشی، تا ایجاد زیرساختهای ورزشی، خدمات سلامتی و برنامههای فرهنگی خانوادگی. این اقدامات اگرچه پراکنده بهنظر میرسند، اما در کنار هم میتوانند بهتدریج «یک مدل ایرانی از CFR» را شکل دهند. مدلی که ریشه در نیازهای خاص جامعه صنعتی ایران دارد؛ جامعهای که هنوز بخش بزرگی از آن بهدنبال افزایش کیفیت زندگی، دسترسی فرهنگی و رشد مهارتهای فردی و خانوادگی است.
در یک صنعت مانند فولاد که نیازمند نسل جدیدی از نیروی انسانی ماهر و خلاق است، برنامههایی مثل ترویج کتابخوانی میتوانند فاصله میان کارکنان و مسیر توسعه فناوری را کمتر کنند. تصور کنید خانوادهای که در آن والدین و فرزندان هر دو به مطالعه و یادگیری علاقهمندند، چگونه میتواند بر هویت حرفهای کارکنان تأثیر بگذارد؛ چگونه میتواند انگیزه آنها برای رشد شغلی، مشارکت در نوآوری و حتی سلامت روانیشان را افزایش دهد. از همین منظر، فولاد مبارکه نهفقط یک رویداد فرهنگی، بلکه یک «سرمایهگذاری روی آینده صنعتی کشور» انجام میدهد.

فولاد، فرهنگ و خانواده در یک مسیر مشترک
اما آیا این مدل میتواند به یک الگوی ملی تبدیل شود؟ پاسخ این است که حتماً میتواند، به شرط آنکه چند محور تکمیل شود. نخست آنکه برنامههای فرهنگی باید به برنامههای مهارتی، آموزشی و توسعه زندگی خانوادگی گسترش یابد؛ همانطور که بنگاههای جهانی انجام دادهاند. دوم آنکه دادههای دقیق از اثرات این برنامهها جمعآوری شود تا اثربخشی آنها بر بهرهوری، ماندگاری کارکنان و کیفیت محیط کار سنجیده شود. سوم آنکه این رویکرد در سطح گروه فولاد مبارکه یک «سیاست کلان سازمانی» باقی بماند نه یک رویداد سالانه.
فولاد مبارکه سالهاست نشان داده که میتواند پیشگام جریانهای ملی باشد؛ از توسعه فناوری گرفته تا نوآوری صنعتی. حالا این بنگاه بزرگ در حال ساختن یک الگوی جدید است؛ الگویی که شاید مهمترین نقش آن نه در تولید فولاد، بلکه در تولید «سرمایه انسانی فرهنگی» باشد. صنعتی که چنین سرمایهای در اختیار دارد، تنها یک کارخانه نیست؛ یک زیستبوم است. و در جهانی که رقابت صنایع دیگر بر سر نوآوری و منابع انسانی است، چنین زیستبومی میتواند همان مزیتی باشد که سرنوشت یک صنعت را تغییر میدهد.
اگر CFR قرار است در ایران معنا پیدا کند، شاید بهترین نقطه برای آغاز آن همینجاست: جایی که فولاد، فرهنگ و خانواده در یک مسیر مشترک قرار میگیرند.
ارسال نظر