پایگاه خبری تحلیلی ایراسین، بحران آب در ایران دیگر صرفاً یک مسأله اقلیمی یا نتیجه کاهش بارندگی نیست بلکه چالشی چندوجهی است که ریشه در تصمیمگیریهای بلندمدت شیوه حکمرانی، ساختار کشاورزی و صنعتی، و حتی الگوهای مصرف خانوارها دارد. بحرانهایی چون فرونشست زمین، خشکسالی، کاهش سطح سفرههای زیرزمینی و افت دسترسی به آب شرب حاصل سالها تصمیمگیری بخشی و پراکنده است.
در این فضا راهحلهای تکبعدی کارساز نخواهد بود. عبور از بحران آب به مشارکت همگانی و اقدامات هماهنگ هدفمند و مبتنی بر شواهد نیاز دارد، ممیزی کامل و جدی مصرف آب در کشاورزی و صنعت، بازنگری در سیاستهای کشت، جانمایی صحیح صنایع، بهبود سطح فناوری، تقویت بازچرخانی و همچنین تغییر الگوی مصرف خانوار، همه باید همزمان پیگیری شوند.
پروژههای انتقال و شیرینسازی آب خلیج فارس، از جمله خط انتقال آب به یزد و طرحهای پشتیبان صنایع معدنی و فولادی، نقش مهمی در مدیریت منابع آب فلات مرکزی دارند اما این طرحها جایگزین اصلاح ساختارها نیستند، بلکه مکمل آنها محسوب میشوند. آب شیرینشده باید بهعنوان منبعی راهبردی و گرانقیمت صرفاً برای توسعه صنایع کلیدی و مناطق واجد اولویت مصرف شده و همراه با افزایش بازدهی مصرف در زنجیره تولید و بازچرخانی حداکثری باشد.
تخصیص این آب به صنایع بزرگی مثل فولاد یک تصمیم توسعهمحور، فنی و اقتصادی است که تنها زمانی نتیجهبخش خواهد بود که با مدیریت مصرف و ارتقای فناوری همراه باشد. باید واقعیتها را پذیرفت: مصرف سنگین کشاورزی، غفلت از آب مجازی، ناکارآمدی تخصیص موجود و همزمان نیاز کشور به توسعه صنعتی بدون وفاق و همافزایی کشاورزی، صنعت و دولت، امکان عبور از بحران نیست.
پروژههای شیرینسازی آب دریا، اگر با سیاست ملی مدیریت آب همراستا باشند، میتوانند بخشی از راهحل باشند. اما هیچ راهکاری به تنهایی کافی نیست، فقط راهحلهای پایدار و هماهنگ، مسیر نجات را هموار میکنند. امروز باید با تصمیمگیری دقیق، عادلانه و آیندهنگر، سهم هر بخش را تعیین کرده و از منابع آبی درست و هدفمند بهره ببریم.
محمد آقاجانلو
رئیس هیأت عامل ایمیدرو
ارسال نظر