• ۲ ساعت قبل
  • کد خبر: 77152
  • زمان مطالعه: ۴ دقیقه
اقتصاد در ورزش

امروزه ورزش دیگر فقط رقابتی برای برد و باخت نیست؛ پشت هر تصمیم مربی، جذب بازیکن یا حتی تغییر تاکتیک، ردپای اقتصاد و نظریه‌های پیچیده آن دیده می‌شود. اقتصاد ورزش نشان می‌دهد که زمین بازی می‌تواند آینه‌ای از رقابت، انگیزه‌ها و حتی تبعیض در جامعه باشد.

به گزارش خبرنگار ایراسین، در نگاه اول ممکن است به نظر برسد که اقتصاد و ورزش ارتباط چندانی با هم ندارند، اما تحلیل اقتصادی می‌تواند تصمیمات بزرگ ورزشی را شکل دهد؛ از امضای قرارداد با بازیکنان گرفته تا انتخاب تاکتیک‌ها و ارزیابی عملکرد. از سوی دیگر، ورزش نیز می‌تواند به درک پرسش‌های بنیادی اقتصاد کمک کند.

اگر دقیق‌تر به ورزش مورد علاقه‌تان امروزه نگاه کنید، سخت است که تأثیر اقتصاد را نبینید. این تأثیر از شیوه جذب بازیکنان و میزان دستمزد آن‌ها گرفته تا تصمیمات مربی‌گری و حتی تغییرات استراتژیک در سطح کل لیگ‌ها آشکار است.

این روند به‌ویژه با رشد «نظریه بازی‌ها» در اقتصاد تقویت شده است. نظریه بازی‌ها از تحلیل یا مدل‌های ریاضی برای یافتن استراتژی‌های بهینه استفاده می‌کند؛ مثل اینکه یک پرتاب‌کننده بیسبال چه نوع پرتابی انجام دهد یا اینکه آیا تیم‌های فوتبال باید بیشتر پاس بدهند یا نه.

ورزش با اقتصاد و نظریه بازی‌ها سازگار است، زیرا بازیکنان، مربیان و مدیر برنامه‌ها تقریباً مشابه همان تصمیم‌گیرندگان منطقی در مدل‌های اقتصادی عمل می‌کنند.

اقتصاد ورزش حرفه‌ای

اگر فیلم یا کتاب مانی‌بال (Moneyball) را دیده یا خوانده باشید، می‌دانید که اقتصاد چگونه می‌تواند برای ساختن یک تیم به کار رود.

این داستان بیلی بین، مدیر سابق تیم بیسبال اوکلند اتلتیکس است که به خاطر استفاده از ایده‌های اقتصادی برای شناسایی بازیکنان کم‌ارزش‌گذاری‌شده مشهور شد. بعدها این کتاب به فیلمی با بازی برد پیت (در نقش بین) و جونا هیل (در نقش دستیار نابغه ریاضی او) تبدیل شد.

در گذشته، استعدادیاب‌ها و مدیران اغلب بیش از حد روی عواملی مانند قدرت ضربه بازیکن تمرکز می‌کردند. بیلی بین با استفاده از آمار پیشرفته می‌توانست بازیکنانی را که رقبایش نادیده گرفته بودند پیدا کند و آن‌ها را به شکلی بازی دهد که بیشترین بهره را از توانایی‌هایشان بگیرد.

در بسکتبال هم، اقتصاددان آمریکایی رابرت تولیسون عامل اصلی رواج پرتاب‌های سه‌امتیازی در NBA بود. تحقیقات او نشان داد که هرچند این پرتاب‌ها دقت کمتری دارند، اما در طول بازی و فصل، استراتژی بهتری هستند.

در موارد دیگر، اقتصاددانان برای حل مسائل خاص به کار گرفته شده‌اند. مثلاً لیگ فوتبال استرالیا (AFL) نگران بود که تیم‌ها عمداً ببازند تا در قرعه‌کشی بازیکنان انتخاب‌های بهتری داشته باشند (پدیده‌ای که به آن تَنکینگ می‌گویند). بنابراین از جف بورلند، استاد اقتصاد دانشگاه ملبورن، خواست تا معیاری عینی برای ارزیابی عملکرد تیم‌ها طراحی کند. او معیارهایی مانند عملکرد تیم، نسبت برد و باخت، سابقه حضور در مراحل نهایی و میزان مصدومیت‌ها را وارد مدل کرد.

اقتصاد ورزش؛ چیزی فراتر از یک بازی

چرا دانشگاهی‌ها وارد ورزش می‌شوند؟

برای تیم‌ها و لیگ‌ها، انگیزه اجرای ایده‌های اقتصادی پول است. مثلاً «سوپربول» در لیگ فوتبال آمریکایی (NFL) هر سال بیش از ۱۰۰ میلیون بیننده فقط در ایالات متحده دارد.

در استرالیا، قرارداد حق پخش AFL و لیگ ملی راگبی (NRL) هر کدام میلیاردها دلار استرالیا ارزش دارد. و این بدون احتساب درآمد فروش کالاهای جانبی به هواداران است.

اما انگیزه اقتصاددانان دانشگاهی بیشتر علمی است: تحلیل ورزش می‌تواند به پرسش‌های بنیادی اقتصاد پاسخ دهد. به‌ویژه درباره رقابت، تأثیر مشوق‌ها و تبعیض در بازار کار بر اساس نژاد یا جنسیت.

مثلاً تبعیض علیه بازیکنان غیرسفیدپوست مثل هنک آرون در لیگ بیسبال آمریکا، تحقیقات گسترده‌ای درباره اقتصاد تبعیض در محیط کار به راه انداخت.

یا افزایش سریع دستمزد بازیکنان لیگ برتر انگلیس باعث شد اقتصاددانان این پدیده را به‌عنوان نمونه‌ای از «بازار برنده-همه‌چیز» بررسی کنند. همین امر موجب شد برخی لیگ‌های حرفه‌ای دیگر سقف دستمزد و محدودیت‌های نقل‌وانتقال وضع کنند.

اقتصاد ورزش؛ چیزی فراتر از یک بازی

اقتصاد ورزش برای همه

اقتصاد ورزش فقط مخصوص دانشگاهی‌ها یا تیم‌ها و لیگ‌ها نیست. در سال‌های اخیر کتاب‌های پرطرفداری منتشر شده که نشان می‌دهد حتی هواداران هم می‌توانند از این دیدگاه بهره‌مند شوند.

مثلاً کتاب ساکرنومیکس (Soccernomics) نوشته سایمون کوپر و استفان سیمانسکی با بهره‌گیری از آمار، اقتصاد، روان‌شناسی و نظریه بازی‌ها به پرسش‌های رایج درباره فوتبال پاسخ می‌دهد. چند نمونه جالب: کدام کشور بیش از همه فوتبال را دوست دارد؟ نروژ! کدام کشور در جام جهانی بهتر از حد انتظار عمل کرده؟ انگلیس (با وجود شهرت نه‌چندان درخشانش).

یا کتاب چگونه فوتبال جهان را توضیح می‌دهد نوشته فرانکلین فوئر، که فوتبال را ابزاری برای توضیح پدیده‌هایی مانند جهانی‌شدن، الیگارشی و یهودستیزی قرار می‌دهد.

اقتصاددان سرشناس، لارنس ریتر، احتمالاً بیشتر به خاطر کتابش شکوه روزگارشان درباره روزهای آغازین لیگ بیسبال آمریکا مشهور است تا سایر کارهای دانشگاهی‌اش. این کتاب یکی از بهترین منابع درباره جامعه‌شناسی کسب‌وکار و بازار کار آمریکا در دهه ۱۹۲۰ به شمار می‌رود.

در سال‌های اخیر هم کتاب فوتینومیکس و تجارت ورزش به بررسی استرالیا، کشور شیفته ورزش، و سرمایه‌گذاری‌های عظیمش در جام جهانی و المپیک پرداخته است.

استرالیا کشوری است که نه‌تنها به ورزش علاقه دارد، بلکه در تماشا و جشن گرفتن آن هم فعال است. شاید در دنیا کمتر کشوری باشد که تعطیلات رسمی برای یک مسابقه اسب‌دوانی داشته باشد – اما استرالیا دارد.

این کشور همچنین از نظر ورزشی منحصر به‌فرد است، چون چهار نوع فوتبال (استرالیایی، راگبی لیگ، راگبی یونین و فوتبال یا ساکر) همزمان برای جذب بازیکن، هوادار، اسپانسر و زمان پخش رسانه‌ای رقابت می‌کنند. تازه این جدا از کریکت، تنیس، دوومیدانی و سایر رشته‌هاست.

این موضوع اهمیت ورزش در استرالیا، نقش آن در اقتصاد، رفاه اقتصادی و حتی تجارت را نشان می‌دهد – همه این‌ها در فوتینومیکس بررسی شده‌اند.

این داستان ادامه دارد...

رشد اقتصاد ورزش احتمالاً ادامه خواهد داشت، زیرا داده‌ها روزبه‌روز دقیق‌تر می‌شوند و تیم‌ها برای کسب برتری استراتژیک رقابت می‌کنند. علاوه بر این، هرچه پول بیشتری وارد ورزش حرفه‌ای شود، اهمیت بازی‌ها هم بیشتر می‌شود. به زبان اقتصاد، صنعت ورزش واقعاً چیزی فراتر از یک بازی است.

اقتصاد ورزش؛ چیزی فراتر از یک بازی

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =