به گزارش ایراسین، ویارئال یک منطقه کوچک اما جالب با خانههای کوچک و ارزانقیمت است که جمعیتی در حدود ۵۰ هزار نفر دارد اما این منطقه یک تیم دسته اولی دارد که حالا فینالیست اروپا شده است.
در ورودی پارکینگ زمین تمرینی ویارئال، در گوشه زمین جایی که تیم آماده میشود، یک اتاقک بتنی با ابعاد ۶ در ۴ متر است. رنگ و روی این سازه که معلوم است شتابزده ساخته شده پریده و خیلی تماشایی نیست و جای بدی هم قرار گرفته است. تنها، بیمصرف و سر راه.اما انگار هیچ برنامهای هم برای برداشتناش وجود ندارد.
آنجا زمانی رختکن بود که الان فقط لباسهای تیم در آن تلمبار میشود و به عنوان یک انباری مورد استفاده قرار میگیرد. نگاه کردن به ظاهر همین یک اتاقک کافی است تا متوجه میزان پیشرفت تیم شوید.
فرناندو رویگ، رئیس باشگاه درباره آنجا میگوید: «وقتی ما آمدیم در این اتاق فقط یک دستگاه تایپ بود و یانزا (مدیر ورزشی باشگاه). او روی پلههای یکی از دفاتر باشگاه در آن طرف زمین جایی که بازیکنان اونای امری زیر نور آفتاب تمرین میکنند نشسته است و لبخند هم بر لب دارد. او اینگونه حرفش را ادامه میدهد: «خب البته آنجا خوسه مانوئل یانزا و دو نفر دیگر بودند: گومبائو و یک مردی که نامش پارا بود و الان فوت کرده است. الان اما باشگاه ۵۰۰ کارمند دارد.»
امروز اما کلی کار بر سر آنها ریخته است. برای شروع، آنها باید ۲۰۰ بلیتی که برای بازیشان مقابل منچستریونایتد در فینال لیگ اروپا کم دارند را تأمین کنند. به هر حال این مهمترین شب در تاریخ ۹۸ ساله زیردریایی زرد است.
رویگ ادامه داد: «زمانی که وارد استادیوم شوم نمیدانم چه حسی پیدا خواهم کرد. من قبلاً هرگز در فینالها بازی نکردهام.»
ویارئال یک منطقه کوچک اما جالب با خانههای کوچک و ارزانقیمت است که جمعیتی در حدود ۵۰ هزار نفر و فقط یک هتل دارد که در ورودی جنوبی ورزشگاه واقع شده است و آن هم تعطیل است اما این منطقه یک تیم دسته اولی دارد که حالا فینالیست اروپا شده است. تنها دو تیم تا به حال به فینال یک تورنمنت اروپایی رسیدهاند که منطقهای که از آن آمده بودند کم جمعیتتر از ویارئال بود. یکی باستیای فرانسه و دیگری مونتکارلو اما زمانی که این مسابقات آغاز شد ویارئال حتی تیم هم نداشت.
قوانین دولتی بود که ویارئال را در سال ۱۹۹۴ مجبور کرد به یک شرکت عمومی تبدیل شود. به جز یک حضور کوتاه در دسته دوم در فاصله سالهای ۱۹۷۰ تا ۱۹۷۲، اکثر تاریخ این تیم در دسته سوم سپری شده است و این در حالی است که این تیم تازه از سال ۱۹۸۸ با ورود به دسته سوم، جنبه حرفهای پیدا کرد. پاسکوال فونته دمورا، بازیکن سابق، مدیر و رئیسی که زندگی و پولش را وفق باشگاه کرد، بیمار بود و به همین دلیل خانوادهاش در جستوجوی خریداری از همین منطقه بودند که بتواند از تیمشان محافظت کند. آن مردی که مسئول پیدا کردن چنین مشتری شد خوسه مانوئل یانسا بود، کارمند کارخانه تایرسازی پیرلی و بعد گودیر که در آن زمان به تازگی بعد از ملاقات تصادفیاش با فونت در یک رستوران در مرکز ایالت کاستیون در ۹ کیلومتری شمال شهر، به او ملحق شده بود. در ابتدا او هر دو کار را با هم انجام میداد اما همسرش به او گفت که اینطوری دوام نخواهد آورد. ۲۵ سال بعد با اینکه او از سمت مدیرعامل کنارهگیری کرده، به سرطان مبتلا شده و یک عمل قلب هم داشته، هنوز هم به عنوان نایب رئیس به ویارئال خدمت میکند.
یک روز یانزا به دیدن فناندو رویگ در دفتر شرکت پامسا، شرکت سرامیکسازی که مالک آن است رفت. پاکو هم مدتی رئیس والنسیا بود.
یانزا خاطره روزی که رویگ از او پرسید ویارئال چقدر پول نیاز دارد و چقدر بدهی دارد را به یاد آورد، همان موقعی که به او گفته شده ۸۰ تا ۹۰ میلیون یورو و او هم خیلی راحت به مدیر مالیاش گفت، ۱۸۰ میلیون یورو به حساب باشگاه واریز کن. توافق برای خرید ویارئال در یک کافه ویارئال بسته شد که الان بیربار نام دارد.
سال ۱۹۹۷ بود و رویگ ۷۲ میلیون پزو معادل ۴۳۲ هزار یورو پرداخت. رویگ نگورلس پسر رئیس باشگاه که آن سال داشت مدرکش را میگرفت و سال بعد هم به باشگاه ملحق شد، گفت: «تیم باید هر جایی که میتوانست تمرین کند. زیرساختهای تیم ابتدایی بودند، چیزی که این روزها در تیمهای دسته سومی میبینید اما با همه اینها پروژه پدرم این بود: چرا که نه؟». بنا به دلایل زیادی، حق با رویگ نگورلس بود. آنجا کمی بیش از ۲ هزار و ۵۰۰ عضو داشت و هزار نفر آنها هم بازنشسته بوده و از شورای شهر بلیت فصل گرفته بودند. رویگ نگاهی به زمین نه چندان جالب و هموار تیم انداخت و گفت که باید کاملاً بازسازی شود تا آماده بازی در دسته اول باشد. آنها طوری برنامهریزی کرده بودند که تیم را در عرض سه فصل به دسته بالاتر برسانند اما این اتفاق در عرض یک سال و با بودجهای ۳ میلیون یورویی رخ داد. البته آنها خیلی زود دوباره سقوط کردند.
رویگ نگورلس ادامه داد: «تیمی که داشتیم به اندازه کافی خوب بود که صعود کند اما به پلیآف رفت. گناه ما این بود که وقتی بارسلونا را بردیم، کار را آسان فرض کردیم. آن فصل همه ما را سر جایمان نشاند. در نهایت بارسلونا قهرمان شد و ما هم سقوط کردیم.»
همان شکستها و درس عبرتها سبب شد که زیردریایی زرد حالا جزو باثباتترین و قویترین تیمهای اسپانیا باشد و تنها نماینده این کشور در رقابتهای اروپایی. دیگر رسیدن این تیم به فینال تورنمنتی مانند لیگ اروپا یک معجزه محسوب نمیشود و در واقع انتظارش هم میرود. سال ۲۰۰۴ زمانی که ویارئال دیهگو فورلان را خرید، یانزا سعی کرد منچستریونایتد را راضی کند که یک بازی دوستانه مقابل تیم او انجام دهد اما آنها درخواستش را رد کردند. رویگ اما به یانزا گفت: «نگران نباش. آنها خواهند آمد و مجانی هم حاضر به این کار خواهند شد.» فصل بعد همین اتفاق رخ داد. سه سال بعد آنها برگشتند. در چهار بازیاش برابر منچستریونایتد، ویارئال - تیمی منطقهای که کل جمعیتش میتوانست در ورزشگاه اولدترافورد مستقر شود و باز هم ۲۳ هزار و ۵۶۳ صندلیاش خالی بماند- هنوز شکست نخورده است و امشب در فینال لیگ اروپا به دنبال پنجمین بازی است.
منبع: ایلنا
ارسال نظر