شرکت فولاد مبارکه

صنعت فولاد کشور صنعتی صادرات‌محور محسوب می‌شود و به همین دلیل، برنامه‌ریزی جهت افزایش بهره‌وری و کاهش هزینه‌ها امری کلیدی برای توسعۀآن است. با توجه به اهمیت به‌کارگیری فناوری‌های به‌روز و پیشرفته در واحدهای فولادی کشور و همگام شدن با روند جهانی پیشرفت این صنعت، امروزه مقولۀ مدیریت تکنولوژی به مقوله‌ای اثرگذار در مدیریت صنعت فولاد بدل شده است.

به گزارش ایراسین به نقل از روابط عمومی شرکت فولاد مبارکه، سید مهدی نقوی، معاون تکنولوژی فولاد مبارکه، در گفتوگو با خبرنگار ماهنامۀ اخبار فلزات به تشریح نقش و جایگاه تکنولوژی در صنعت و بهویژه صنعت فولاد پرداخته است.

در دنیای صنعتی امروز، مقولۀ تکنولوژی به یکی از عوامل کلیدی و اثرگذار در توسعۀ واحدهای صنعتی تبدیل شده است. به سبب اهمیت زیاد فناوری در کسب توان رقابتی بنگاههای اقتصادی، مدیریت تکنولوژی هماکنون یکی از شاخههای مهم مدیریت محسوب میشود. پیادهسازی یک نظام مدیریت تکنولوژی، با رویکرد ارتقای شرایط و مشخصات فنی تجهیزات، انتخاب، کسب، انتقال و بهکارگیری فناوریهای نوین در راستای تحقق استراتژیهای تدوینشده سهم بسزایی در توسعۀ بنگاه اقتصادی خواهد داشت.

بازار فولاد جهان امروز به بازاری رقابتی بدل شده که در آن هر تولیدکنندهای بتواند با قیمت تمامشدۀ کمتر محصولات خود را عرضه کند قطعا سهم بیشتری از بازار را کسب خواهد کرد. از این رو تولیدکنندگان فولاد در تلاشاند تا با استفاده از تکنولوژیهای روز دنیا بهرهوری و کیفیت محصولات خود را افزایش دهند.

با توجه به ابعاد بزرگ و نقش قابلتوجه صنعت فولاد در رشد اقتصادی کشور و نیز اثر تعیینکنندۀ تکنولوژی در رشد و توسعۀ این صنعت، کسب و بهرهگیری از فناوریهای روز از اهمیت ویژهای در این عرصه برخوردار است. پیادهسازی الگویی مناسب جهت مدیریت تکنولوژی این امکان را به واحدهای فعال در صنعت فولاد کشور خواهد داد تا با تولید محصولاتی باکیفیت به سمت رشد صادرات و ارزآوری بیشتر برای کشور حرکت کنند.

مدیریت تکنولوژی، از اولویتهای سیاستگذاری فولاد مبارکه

شرکت فولاد مبارکۀ اصفهان بهعنوان بزرگترین واحد فولادی کشور، با توجه به اهمیت بسیار زیاد مقولۀ تکنولوژی در توسعۀ صنعتی، همواره بهکارگیری تکنولوژیهای روز را یکی از اولویتهای سیاستگذاریهای خود قرار داده و در سالهای اخیر برنامهریزیهای گستردهای را در زمینۀ پیادهسازی الگویی برای مدیریت تکنولوژی دنبال کرده است. در این شرکت، طی سالهای 1378 تا 1380 مطالعات روند تکنولوژی فولادسازی و ریختهگری مداوم، نورد سرد و آهنسازی با همکاری اساتید دانشگاه صنعتی اصفهان صورت پذیرفت. از سال 1380 با بازنگری رویکرد فوق، مطالعات روند تکنولوژی بهصورت مجزا و برحسب نیاز و درخواست واحدها انجام میشد. سپس با بهرهگیری از خدمات مشاورۀ اساتید دانشگاه تربیت مدرس و پس از بررسی و بهینهکاوی مدلهای مدیریت تکنولوژی مطرح دنیا (مانند گریگوری و فال)، مدل مدیریت تکنولوژی فولاد مبارکه در سال 89 ایجاد و همچنین سبد تکنولوژی برخی از فرایندها تعریف شد.

در سال 1393، رویکرد مدیریت تکنولوژی در شرکت فولاد مبارکه، با استفاده از مدل ستیندامار و همکاران، مورد بازنگری و اصلاح قرار گرفت. این نظام با در نظر گرفتن محرکهای «فشار تکنولوژی» و «کشش بازار» طرحریزی شده و شامل فرایندهای شناسایی، انتخاب، اکتساب تکنولوژی، بهرهبرداری و محافظت از آن است و مطابق با گردشکارهای تدوینشدۀ این چرخه، مدیریت میشود. فرایندهای مدیریت دانش و مدیریت پروژه نیز بهعنوان فرایندهای پشتیان برای این نظام اجرا میشوند.

بهمنظور برنامهریزی برای توسعۀ محصولات جدید و اکتساب تکنولوژی موردنیاز برای تولید این محصولات، در ابتدا پورتفولیو محصولات با استفاده از مدل GE تدوین و سپس تکنولوژیهای موردنیاز برای تولید این محصولات با استفاده از مدل T-Plan انتخاب میشوند.

رویکردی برای رشد بهرهوری

در کنار کسب یا انتقال تکنولوژی، مقولۀ بهرهگیری مناسب و مطلوب از فناوریهای مورداستفاده، عاملی تعیینکننده در توسعۀ سازمان محسوب میشود. از این رو پایش و ارزیابی تکنولوژیهای موجود، یکی از بخشهای مدیریت تکنولوژیها در صنایع فولادی است. در همین راستا، در شرکت فولاد مبارکه بهمنظور پایش تکنولوژیهای کلیدی و اثرگذار در فرایندهای تولید مطابق با فرایندهای مدیریت تکنولوژی اشارهشده، در ابتدا با تدوین درخت تکنولوژی، تصویری تمامنما از موجودیت تکنولوژیک شرکت ترسیم میشود. تکنولوژیهای شناساییشده با بهرهگیری از الگوی مورین در دو بعد ارزیابی میشوند: 1- جذابیت تکنولوژی؛ 2- توانمندی سازمان. برای اندازهگیری هریک از ابعاد فوق، شاخصهای پایش و اندازهگیری با بهرهگیری از مدل دکتر ژولی تدوین شدهاند و در طی سالها ارزیابی شدهاند و مورد بازنگری و بهبود قرارگرفتهاند.

شرکت فولاد مبارکه همچنین در راستای بهبود و ارتقای فناوریهای نصبشدۀ موجود خود دو رویکرد کلی را لحاظ میکند: رویکرد فرایندمحور: مطابق با مدل تشریحشده، پس از ارزیابی تکنولوژیها، پروژههای موردنیاز برای بهبود و ارتقای تکنولوژیک شامل جایگزینی تکنولوژی (طرحهای سرمایهگذاری) و پروژههای بهبود و تحول (TQ) تدوین و پس از طی مراحل امکانسنجی فنی اقتصادی و اخذ بودجه، اجرا میشوند.رویکرد درخواستمحور: در هر سال مطابق با درخواست نواحی تولیدی شرکت فولاد مبارکه درخواستهای بهبود و یا جایگزینی مربوط به سایر تکنولوژیها عنوان میگردد و پس از طی مراحل نیازسنجی، امکانسنجی فنی اقتصادی و اخذ بودجه، اجرا میشود.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 0 =