بهمن آرمان

دیوید ریکاردو نظریه پرداز اقتصادی اعتقاد داشت خودکفایی در همه زمینه‌ها نتیجه‌ای جز فقر مطلق به دنبال ندارد.

بهمن آرمان:

به گزارش ایراسین، از ابتدای انقلاب شعار خودکفایی سرلوحه کار مسوولان قرار گرفت که امروز بعد از 40 سال به این نتیجه رسیده‌ایم که 10 قلم اصلی کالاهای وارداتی به کشورکالاهای اساسی هستند، چرا که این شعار از ابتدا غیرعلمی بوده است. در مورد صنعت فولاد هم همین مسئله حاکم است. اولا ذخایر معدنی کشف شده درکشور مربوط به پس از انقلاب نیست زیرا که در جهان تنها سه کشور آمریکا، کانادا و استرالیا توانایی کشف معدن را دارند، همچنین معدن سنگ‌آهن مرکزی نیز توسط شوروی سابق برای ذوب‌آهن اصفهان کشف شد و بقیه معادن بزرگ سنگ‌آهن ایران مانند گل‌گهر، چادرملو و سنگان توسط شرکت‌های آمریکایی کشف شدند.

متاسفانه درطول این 40 سال، هیچ معدن سنگ‌آهن بزرگی در ایران کشف نشده است. البته نباید فراموش کرد که ایران جزء10 کشور نخست دارای تنوع مواد معدنی است و بی شک معادن بزرگ سنگ‌آهن در کشور وجود دارد ولی ایران دارای تکنولوژی مربوط به آن نیست.متاسفانه مدیران فولادی از دوراندیشی کافی برخوردار نبوده و به اشتباه فکر می‌کردند با همین معادنی که آمریکایی‌ها کشف کرده بودند، می‌توانند به تولید فولاد ادامه دهند.

به استثنا آمریکا، روسیه و برزیل کشورهای اروپایی، ژاپن، کره‌جنوبی و حتی چین که از تولیدکنندگان بزرگ فولاد جهان هستند به واردات سنگ‌آهن وابسته هستند. پیش از انقلاب برای واحدهای سه گانه‌ای که یکی در خوزستان با نام فعلی فولاد خوزستان، دیگری در منطقه کنگان نزدیک بوشهر و دیگری در بندرعباس، هیچگونه تمهیداتی برای تامین سنگ‌آهن موردنیازشان از طریق معادن داخلی دیده نشده بود و قرار بود سنگ‌آهن‌شان از طریق واردات تامین شود به همین دلیل است که فولاد خوزستان دارای یک اسکله تخلیه سنگ‌آهن در بندر امام است .

پیش از انقلاب قرار بود در بندر عباس مجتمع فولادی ساخته شود که برای تامین مواد اولیه آن یک اسکله تخلیه سنگ‌آهن به ظرفیت 6 میلیون تن در سال در نظر گرفته شده بود که پس از انقلاب اسلامی قرارداد آن با شرکت کره‌جنوبی لغو و به صورت نیمه تمام رها شد. لذا فولاد بندرعباس توسط فولاد مبارکه فعلی تکمیل شد. این اسکله‌ قرار بود سنگ‌آهن مورد نیاز فولاد خوزستان و بندرعباس(مبارکه فعلی) را از معدن کودرموک هندوستان که توسط دولت وقت ایران خریداری شده بود، تامین کند. لازم به یادآوری است که پس از انقلاب در دوره دولت موقت سهام ایران در معدن کودرموک فروخته شد.

مدیران فولادی ما اندیشه‌های غیرعلمی و غیراجرایی دارند. به طور مثال فولاد خوزستان 70 درصد سنگ‌آهن مورد نیاز خود را با کامیون از معادن بزرگ که درمرکز ایران قرار دارند، بدون هیچ راه ارتباطی مستقیم ( نه ریلی و نه آزادراهی) و با هزینه بسیار سنگین حمل می‌کند درحالیکه تمام مجتمع‌های فولادی جنوب کشور باید سنگ‌آهن مورد نیاز خود را از بازارهای خارجی تامین کنند. متکی به منابع معدنی داخلی نباشند.

علاوه براین، شرکت‌های معدنی تبدیل به تولیدکننده فولاد شدند درحالیکه این شرکت‌ها می بایستی رسالت اصلی خود یعنی تامین مواد اولیه فولاسازان را انجام دهند و طبق برنامه مشاوران خارجی، تولیدشان باید محدود به تولیدکنسانتره و گندله باشد نه بیشتر. به همین خاطر نگرانی کاهش میزان تولید فولاد کشور مخصوصا در فولاد مبارکه وجود دارد همچنین ذوب‌آهن اصفهان نیز با ظرفیت پایین‌تر از ظرفیت اسمی خود کار می‌کند.

در حال حاضر واحدهای فولادسازی نزدیک خلیج فارس باید از سنگ‌آهن وارداتی تغذیه کنند و واحدهای فولاد مبارکه و ذوب آهن که در مرکز کشور قرار دارند از طریق معادن داخلی تامین شوند. در مورد فولاد خراسان هم امکان تولید فولاد در مقیاس‌های بالا به علت کمی آب وجود ندارد، بنابراین تولید در آن نمی‌تواند افزایش قابل توجهی داشته باشد. بنابراین عمده تولید فولاد ما در سال‌های آتی در مناطق جنوبی کشور به ویژه استان خوزستان است که آب شیرین دارد چراکه هزینه تبدیل آب دریا به آب شیرین بسیار بالاست. به طور مثال میانگین هزینه هر مترمکعب آب در فولاد خوزستان 325 تومان است درحالیکه هزینه شیرین کردن آب دریا بیش از پنج هزار تومان است.

اگر فشار فولاد خوزستان، هرمزگان و کاوه جنوب  بر روی معادن داخلی کم شود ضمن اینکه هر سه این واحدها دارای طرح‌های توسعه‌ای هستند، به طور مثال فولاد هرمزگان در حال پاره‌ای تغییرات برای افزایش ظرفیت خود به دو میلیون تن در سال است، فاز دوم کاوه جنوب هم در حال اتمام است که ظرفیت آن به دو میلیون و 400 هزار تن می‌رسد، درعین حال واحد جدید فولادسازی به نام جهان‌آرا در خرمشهر در حال ساخت است که ظرفیت اولیه آن یک میلیون و 200 هزارتن است و مقدمات امر برای افزایش ظرفیت به 2.4 میلیون تن درحال انجام است، علاوه برآن اخیرا مناقصه فولاد اکسین برای ایجاد یک واحد ذوب به ظرفیت 1.2 میلیون تن و یک واحد آهن اسفنجی به ظرفیت 1.6 میلیون تن برگزار شده است، ضمن  اینکه در سایت موجود فولاد خوزستان یک واحد احیا مستقیم دو میلیون تنی در حال ساخت است. یعنی استان خوزستان از نظر تولید فولاد از استان اصفهان پیشی خواهد گرفت و امکان توسعه در اصفهان و مناطق کویری وجود ندارد(البته افزایش ظرفیت ذوب‌آهن به 6 میلیون تن و نوردگرم شماره 2 فولاد مبارکه از این امر مستثنی هستند). پیش‌بینی می‌شود واحدهای فولادسازی ساخته شده در مناطق کویری در آینده‌ای نه چندان دور به آهن پاره‌هایی تبدیل می‌شوند که بایستی آن‌ها را وارد کوره‌های ذوب الکتریکی کرد و یا در صورت امکان به مناطق جنوبی کشور به ویژه استان خوزستان انتقال داد.

اشتباه دیگری که مدیران شرکت‌های معدنی قصد انجام آن را دارند، سرمایه‌گذاری در معادن خارج از کشور به جای کشور خودمان است. کاری که در شرایط عادی ممکن است جوابگو باشد ولی در شرایط فعلی نیاز به سرمایه‌گذاری ارزی سنگینی دارد که شرایط آن موجود نیست. ضمن اینکه با توجه به شرایط فعلی ساده‌ترین راهکار این است که ایران نیز مانند سایر کشورهای بزرگ تولیدکننده فولاد سنگ‌آهن خود را از طریق بازارهای جهانی و در چهارچوب قراردادهای بلند مدت تهیه کند.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 1 =