محسن خلیلی

اگر دولت‌ها به اهمیت عنصر بی‌بدیل «کارآفرین» و «کارآفرینی» پی برند و با بسط حاکمیت قانون، تضمین حقوق مالکیت و حاکمیت خوب و در تعامل هوشمندانه با جهان، بسترهای لازم در حوزه‌های اقتصاد کلان و کسب و کار و... را برای نقش آفرینی این عنصر فراهم آورند، مطمئن باشند حل سخت‌ترین مسائل هم آسان خواهد بود.

به گزارش ایراسین، اکنون که میهن عزیزمان در شرایط سخت و دشواری به‌سرمی برد بر ما کارآفرینان است تا آنچه از دانش و تجربه داریم را در راه خیر و مصلحت عمومی و بقا و دوام این ملک و مردم با مسوولان در میان گذاریم تا شاید به‌کار آید و بخشی از دشواری‌ها را آسان و بعضی از آلام را التیام بخشد.

به اعتقاد اینجانب و به اعتبار تجارب و یافته‌های بیش از ۶ دهه فعالیت‌های حرفه‌ای و اجتماعی‌ام ما کارآفرینان در محدوده وظایف خود در روند توسعه صنعتی و اقتصادی کشور سهم و مسوولیت وسیع و گسترده‌ای را بر عهده داریم و ارتقای توانمندی‌هایمان در راه تکامل تخصص‌های خود و فراگیری علم و دانش روز توأم با تدبیر و خرد ناب می‌تواند محیط پیرامونی ما را متحول کند.

در ابتدا شاید لازم باشد تعریف خود را از «کارآفرینی» بیان کنم تا اگر از توان بن‌بست شکنی این عنصر سخن می‌گویم، تصور اغراق در آن نباشد.  به باور من، «کارآفرینی» تلفیقی از خلاقیت، نوآوری، علم و هنر توأم با مبارزه، سختکوشی، ریسک‌پذیری و رضایت است. کارآفرین شخصی است که خلاقانه یک ایده یا فرصت نو و مخاطره‌آمیز را شناسایی، طراحی، سازماندهی و مدیریت می‌کند، به‌طوری‌که به ایجاد اشتغال و ارزش افزوده و رفاه و توسعه جوامع بشری بینجامد. یک کارآفرین در طول سال‌ها و دهه‌های متمادی سختی‌های زندگی را در آغوش می‌گیرد و تحت هر شرایطی به دنبال دستیابی به اهداف متعالی‌اش است. می‌توان گفت احتمالا یک زندگی راحت و بدون دغدغه برای یک کارآفرین خارج از تصور است.

کارآفرین همیشه در حال خلق و نوآوری و کوشش است. اما حاصل دسترنج‌اش آزادی به مثابه توانمندی است. آنگونه که آمارتیاسن اقتصاددان معاصر و برنده جایزه نوبل ۱۹۹۸ بر این باور است که با آزادی است که توسعه تحقق می‌یابد و تجارب توسعه کشورها نیز تایید کننده این نظر است.  یک کارآفرین باید ارزش‌های اصلی خود را به درستی بشناسد و به آن وفادار باقی بماند و به ندای درون خود همواره گوش فرا دهد. این اما به آن معنا نیست که کارآفرین هرگز به دیگران گوش ندهد، بلکه مشورت کردن همیشه امری مفید است و برای خارج شدن از تک بعدی بودن و کسب دیدگاهی جدید نسبت به پیرامون خود به آن نیازمند است.

نکته‌ای که توجه به آن از اهمیت بالایی برخوردار بوده، این است که برای یک کارآفرین انجام کار به تنهایی کافی و ضروری نیست، بلکه او باید همواره در حال یادگیری درباره موارد گوناگون باشد و بر دانش عمومی و تخصصی خود بیفزاید و پیام و هدف خود و بهترین راه برای دستیابی به آن را به درستی درک کند. بخش عظیمی از تمرکز و نیروی کارآفرین باید در راستای کسب دانش باشد. دانش به معنای قدرت است. هرقدر یک کارآفرین بیشتر بداند، در مسیر دستیابی به موفقیت آماده‌تر خواهد بود.  همچنین است قدرت «تخیل». برای یک کارآفرین، تخیل نقطه شروع موفقیت است. تخیل، قدرتمندترین نیرویی است که در جهان وجود دارد. یک کارآفرین همه چیز را در ذهن خودش شکل می‌دهد و می‌سازد و کار را تا انتها پیش می‌برد. تمام خلاقیت و ابتکار وی با قوه تخیل آغاز می‌شود لذا تجسم قوی و مستمر برای رسیدن به موفقیت در عرصه کارآفرینی بسیار مهم و حیاتی است. همه افراد در برابر موقعیت‌ها، شرایط و اتفاقاتی که به‌طور متفاوتی قابل‌درک است، نحوه برخورد شخصی خود را دارند. اما یک کارآفرین موفق باید بهتر از دیگران توانایی درک شرایط را داشته باشد. ادراک دقیق او از مشکلات کسب و کار، محصول یا یک بازار باید متفاوت از دیگران باشد. یک کارآفرین توانایی بسیار بالایی در تجزیه و تحلیل، توسعه، سنجش افکار و ایده‌ها و القای دیدگاه خود به دیگران دارد که این مهارت در هر زمینه‌ای از جمله افزایش سرمایه‌گذاری و ایجاد اشتغال و ارزش افزوده تا فکر دادن به دولت و عنوان خواسته و متقاعد کردن ایشان برای تغییر رفتار و کاستن مداخلات مخرب در اقتصاد می‌تواند سودمند باشد.

با توجه به این روند و اهمیت، به‌رغم آنکه کارآفرین به معنای امروزی آن از اواخر دهه ۵۰ و اوایل دهه ۶۰ قرن بیستم میلادی، توجه جهان را به نقش خود در اداره بنگاه‌های اقتصادی معطوف داشته است، اما متاسفانه در ایران هنوز تعریف و مشخصات کارآفرین به‌ویژه برای بسیاری از دست‌اندرکاران شناخته شده نیست و شاید به همین دلیل تاکنون برنامه‌ریزی و بسترسازی مناسبی در حوزه‌های اقتصادی، اجتماعی و نظام آموزشی کشور برای توسعه کارآفرینی صورت نپذیرفته است.

پایان سخن این خدمتگزار و از پس بیان خصوصیات و ویژگی‌های انسان «کارآفرین» اشاره به همین نکته بس مهم و اساسی فوق است که اگر دولت‌ها به اهمیت عنصر بی‌بدیل «کارآفرین» و «کارآفرینی» پی برند و با بسط حاکمیت قانون، تضمین حقوق مالکیت و حاکمیت خوب و در تعامل هوشمندانه با جهان، بسترهای لازم در حوزه‌های اقتصاد کلان و کسب و کار و... را برای نقش آفرینی این عنصر فراهم آورند، مطمئن باشند حل سخت‌ترین مسائل هم آسان خواهد بود. این نه حرف من پیرسالخورده به تنهایی که سخن روزگار و تجربه کشورهای موفق توسعه یافته است؛ کشورهایی که کارآفرینان خود را ارج نهادند و درجهان در پی جذب و جلب چنین افرادی فانوس به‌دست گرفتند، اکنون بر صدر جای دارند و بر مدار توسعه و رفاه و پیشرفتند؛ جایگاهی که ما نیز سخت شایسته آنیم.

خوشبختانه اتاق تهران با ابتکار جایزه امین‌الضرب این راه بس ارزشمند را بنیانی دیگر نهاده است تا شادی و شعف رویت تالاری با چند صد نفر ظرفیت، مملو از کارآفرینان پر تلاش این سرزمین اشک شوق بر چشمانمان بنشاند و پیام‌رسان تداوم راه روشن کارآفرینی، در قالبی نو و بدیع و در مسیر خدمت به اقتصاد ملی و توسعه صنعتی و پیشرفت و تعالی این سرزمین باشد. دست مریزاد بر این همه همت و تلاش و خداوند یار و نگهدارشان باد!

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 12 =