• ۲۷ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۴:۱۴
  • کد خبر: 3372
  • readingTime: ۵ دقیقه
2030

به گزارش ایراسین، داغ تجاوز و قتل ستایش، آتنا و حتی ۱۷ کودکی که در پاکدشت توسط بیجه مورد تجاوز و قتل قرار گرفتند هنوز تازه است، زخمی که حتی زمان هم جای آن را خوب نمی کند، دلمه بسته روی دل های همه کسانی که این اخبار تلخ را شنیدند و نتوانستند به راحتی از کنار آن بگذرند. سالیان سال است ما این فجایع را در کشور می بینیم، بماند که این حوادث تنها کشور ما را دربرنمی گیرد و تجاوز به کودکان جزو ده جرم اول جهان محسوب می شود.

شاید به همین خاطر بود که کشورها تصمیم گرفتند برای آسیب کمتر به کودکان سندی را به تصویب برسانند. سندی که در اوایل سال ۹۶ در دهان ها چرخید. بر این اساس رهبران کشورهای عضو سازمان ملل، در سپتامبر ۲۰۱۵ در اجلاس عالی‌رتبه سازمان ملل تعهد کردند دستور کار جهانی توسعۀ پایدار ۲۰۳۰ را در سیاستگذاری‌های کلان خود در سطح ملی از اول ژانویه سال ۲۰۱۶ اجرایی کنند، در همین رابطه در بخش اهداف آموزشی موضوع آموزش و یادگیری مادام‌العمر باکیفیت، ‌برابر و فراگیر برای همه با محوریت یونسکو تعیین شده که ایران نیز متعهد به اجرای آن است. مؤلفه‌های کلیدی در برنامه آموزش ۲۰۳۰ عبارتند از: برابری و فراگیر بودن، دسترسی برابر، عادلانه و باکیفیت، برابری جنسیتی، کیفیت آموزش و یادگیری مادام العمر و آموزش خود مراقبتی جنسیتی و ... در مدارس عنوان شد. مسائلی که کمتر در بین دانش آموزان ما تدریس می شود و دانش آموزان ما به دلیل محرومیت از این آموزش ها، از شیوه های حل مسئله، پرهیز از رفتارهای پرخطر، حفاظت از خود در برابر خطرات موجود و بالاتر از همه اندیشیدن و خرد ورزی، محرومند و بیشتر احساسی عمل می کنند و این خطر بزرگی برای آنان است.

 با وجود اینکه بسیاری از کارشناسان معتقد بودند که این آموزش ها باید در سطح مدارس اجرایی شود اما این سند در مدارس ایران راه پیدا نکرد، به عنوان نمونه می توان از واکنش مسئولان کشوری و آموزش و پرورش در مقابل سند ۲۰۳۰ یونسکو نام برد که گروهی بدون مطالعه درست آن، وضعیتی را ایجاد کردند که استفاده از آن را ممنوع اعلام کردند. دلیل ممنوعیت این سند همسو نبودن تعالیم و مفاد آن با عرف و شرع و فرهنگ جامعه ایران بود، بسیاری از کارشناسان بر این باور بودند که اطلاع رسانی پیش از موعد مسائل جنسی در مدارس ایران باعث می شود که کودکان بدون اینکه اطلاع درستی از این مقوله داشته باشند و بدون کنترل غرایزشان بیشتر به این سمت بروند و آسیب های بیشتری را رقم بزنند. در کنار این مخالفت ها، موافقانی هم بودند که اعتقاد داشتند، بیشتر مدارس از شیوه های جدید و جهانی آموزش در این زمینه بی اطلاع هستند و این سند به نوعی خودمراقبتی جنسی است و نه آموزش جنسی .

با این اوصاف مخالفت مسئولان بالارتبه نیز باعث شد که این سند هیچوقت به مرحله اجرا نرسد و واکنش های تندی نسبت به آن اعمال شود.

این در حالی است که با تمام این مخالفت ها هنوز هم جای خالی آموزش های درست خالی است آموزش هایی که در قالب طرح های بومی مطرح شد تا این بار به واسطه آنها بتوان در کاهش آسیب به کودکان و نوجوانان گام های موثری برداشت، اما با وجود گذشت دو سال از این موضوع هنوز هم هیچ طرحی اعم از بومی و غیربومی به اجرا درنیامده است.

به گفته بسیاری از کارشناسان حتی اگر با سند ۲۰۳۰ مخالف باشیم نباید از این نکته غافل بمانیم که جای خالی آموزش در مدارس وجود دارد آموزش هایی که باید برپایه تربیت جنسی کودکان و نوجوانان شکل گیرد تا دیگر شاهد فجایع ناراحت کننده نباشیم و یا آمار آنها را کمی کاهش دهیم. کودکان ما باید به هر نحوی که شده این آموزش ها را ببینند. آموزش هایی که نمی توان همه آنها را به عهده خانواده ها گذاشت چرا که هر خانواده ای به زعم درک نادرست خود و بدون هیچ برنامه و دستورالعملی، آن هم به دلیل ترس نسبت به حوادثی که در سال های گذشته به دفعات تکرار شده خود آموزش هایی را شروع کرده اند که در برخی مواقع چندان علمی هم نیست و ممکن است حتی با این کار به کودک خود آسیب برسانند. اما سوال اینجاست که در خلا آموزش های خودمراقبتی جنسی به کودکان، آن هم در شرایطی که روزبه روز کودکان بیشتری قربانی آزارواذیت جنسی می شوند، چطور می توان آنها را از این آسیب ها به دور داشت؟

بماند که ممنوعیت یک سند آموزشی، تربیتی، علمی و بین المللی در زمان حاضر نه تنها مشکلی را حل نمی کند، بلکه جامعه را از استفاده درست از تجارب بین المللی محروم می سازد. در مورد این سند نیز بند مربوط به "آموزش خود مراقبتی جنسی" به کودکان به علت درک نادرست برخی از خوانندگان آن به "آموزش مسائل جنسی به کودکان" تبدیل شد و این درک نادرست موجب ابطال سند مزبور شد.

حالا ففط کافی است گوگل را سرچ کنیم تا از آماری حکایت کند که گاهی غیر قابل باور است، در کشوری که دم از امنیت می زنیم و حالا شاهد تجاوز به کودکان، کودک آزاری و بسیاری از آسیب های اجتماعی دیگری هستیم که نه تنها با فرهنگ ما جور درنمی آید، بلکه وصله ناجوری است که به تن ما نمی چسبد.

شاید باید با بازنگری ویژه ای به این مقوله بنگریم که ما در عصر تکنولوژی نیاز به تربیت جنسی کودکانمان داریم، حالا با سند ۲۰۳۰ یا سندی بومی که همطراز با تفکرات درست و علمی است. سندی که می تواند در تربیت جنسی، کودکانمان را با حریم خصوصی خودشان آشنا ‌کند و اجازه ندهد کسی به این حریم وارد شود، در عین حال نکاتی را به آنها آموزش ‌دهد که آنها را از انحرافات و مسائل بلوغ زودرس دور کند و باعث شود دچار لغزش جنسی نشوند، تربیتی که بسته به سن و جنس کودکان و موقعیت جغرافیایی و فرهنگی آنها متفاوت است و نمی توان به عهده والدین یا مربیان گذاشت، چرا که باید از ظرافت و دقت و حساسیت های ویژه و علمی برخوردار باشد و نسخه ای است که نمی توانیم برای همه یکسان بپیچیم

...

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 7 =