به گزارش ایراسین، زمان کوتاهی از اعلام خبر تحریم بخش فلزات و معادن ایران که به گفته آمریکاییها میتواند در تأمین مالی برنامه هستهای ایران نقش داشته باشد توسط رئیس جمهور آمریکا می گذرد و گمانه زنی های فراوانی در این رابطه در اخبار صنعت و معدن به چشم می خورد.
بر اساس اخبار اعلام شده این تحریم شامل صنایع آهن و فولاد، آلومینیوم، سرب و مس ایران می شود. در پی اعلام تحریمهای آمریکا بر ضد بخش فلزات ایران، برخی از کارشناسان صنعت فولاد و سنگ آهن معتقد هستند که تحریم فلزات ایران از تابستان سال گذشته آغاز شده است و این اعلام تنها برای وارد کردن شوک به بازار ایران صورت گرفته است.
عده ای از کارشناسان صنعت فولاد و سنگ آهن معتقد اند که تحریم بخش فلزات ایران بیشتر در حد یک تهدید است چرا که اجرای آن سخت و زمان بر خواهد بود و در عمل موفقیت چندانی را نصیب دولتمردان آمریکا نخواهد کرد.
خبرنگار ایراسین، در این زمینه با کیوان جعفری طهرانی کارشناس ارشد بین المللی صنعت فولاد گفتگویی انجام داده است، که در ادامه می خوانید:
- تبعات اعلام تحریم بخش فلزات و معادن توسط دولت آمریکا چگونه است؟
به اعتقاد من تحریم اخیر آمریکا بیشتر به صورت یک تهدید است و اجرایی شدن آن زمان میبرد و البته بسیار سخت قابل اجرا است؛ چراکه لزوماً همه کشورهای هدف صادرات فلزات ایران حافظان منافع آمریکا نیستند.
- این تحریم باعث قطع روابط صادرات در بخش صنعت نمی شود؟
ببینید، اخیراً اتفاق جدیدی در تنش آمریکا و چین به وجود آمده و آمریکا برخلاف توافقات اولیه و جلسات قبلی قصد دارد مجدد روی واردات برخی از کالاهای چینی عوارض وضع کند. این موضوع باعث میشود که چین در رابطه با خرید نفت از ایران کشور مبدا را اعلام نکند. همچنین به خرید مواد معدنی از ایران همچون سنگ آهن و سنگ مس ادامه خواهد داد؛ لذا خطر جدی در زمینه تحریمهای اعلام شده از سوی آمریکا برای بخش فلزات ایران وجود نخواهد داشت.
- وضعیت صادرات فولاد به نظر جنابعالی چگونه پیگیری می شود؟
وضعیت صادرات فولاد به موضعگیری کشورهایی که بازارهای هدف صادرات فولاد ایران هستند، وابسته است. مالزی از این سیاستها تبعیت نخواهد کرد اما باید منتظر واکنش تایلند، تایوان و بقیه کشورهای این منطقه که بازار هدف محصول فولاد ایران هستند بود و باید منتظر ماند تا دید این کشورها به چه صورت عمل خواهند کرد.
- اگر بازارهای هدف از سیاست های تحریمی آمریکا تبعیت نکنند، آیا به افق 1404 که صادرات 15 میلیون تنی است، خواهیم رسید؟
این هدف بر اساس نسبت صادرات بر تولید ایران، محتمل خواهد بود. بر اساس نسبت صادرات بر تولید جهانی، صادرات ۲. ۱۱ میلیون تن برای ایران در این افق محتملتر خواهد بود. همچنین حداکثر صادرات بهطور بالقوه ۵. ۱۰ میلیون برآورد میشود، اما بر اساس چشمانداز برنامهریزی شده و بر اساس طرح جامع فولاد، ایران باید ۲۰ میلیون تن در افق ۲۰۲۵ صادرات داشته باشد تا شاهد مازاد عرضه در داخل کشور نباشیم. البته تأثیر تحریمهای جدید آمریکا بر تولید و صادرات فولاد ایران به احتمال زیاد بر صادرات فولاد ایران تأثیرگذار خواهد بود، اما شرکتهای فولادی و تجار به دنبال بازارهای جدید هستند و در این زمینه موفق هم خواهند بود؛ بنابراین تحریمهای جدید را جدی نخواهیم گرفت.
- مدتی قبل شما گفته بودید باید در صنعت از متخصصان خارجی هم استفاده کرد، امکان دارد توضیح مختصری بدهید؟
درست است. به نظر بنده استفاده از متخصصان خارجی برای مدیریت پروژههای صنعتی و معدنی را باید در دستور کار قرار داد. چطور برای تیمهای فوتبال مربی خارجی میآوریم، باید برای مدیریت پروژههای صنعتی و معدنی از متخصصان خارجی استفاده نمیکنیم؟ به درستی و نا درستی این سناریو نمیپردازم چرا که در داخل کشور نیز مدیران شایسته بسیار داریم.
- یعنی برای رسیدن به برد در تمام زمینه ها از ابزارهای خارجی هم باید استفاده کرد؟
ببینید مدیریت بسیار خوبی که کشورهای صنعتی و معدنی دارند و لزوما هیچوقت از مدیریت مدیران بومی استفاده نکردند چون برایشان تعریف شده است که اهمیت هدف است و برای رسیدن به هدف هرکسی که تخصص بهتری دارد و مدیریت موفقتری دارد میتواند مسئولیت اداره مجموعه معدنی را برعهده بگیرد.
- پس به نظر شما مدیریت فاکتور اصلی در رسیدن به اهداف صنعت است؟
فقط مسئله اصلی مدیر و نحوه مدیریت نیست. مسئله این است که برای رسیدن به این هدف باید مدیریت و امکانات مالی مورد نیاز مهیا باشد. خیلی از شرکتها در زنجیره تولید، تولید مواد اولیه فولاد و خود زنجیره فولاد شرکتهای موفقی وجود دارد که از درآمدی که در زمینه خرید، فروش و صادرات محصولات داشتند برای تجهیز امکانات شرکتها استفاده کردند اما بعضی از امکانات مانند امکانات حمل و نقل ریلی چیزی نیست که شرکتها بتواند به تنهایی از عهده آن برآید.
- اخیرا شرکت صنعتی معدنی گل گهر توانسته در بخش حمل و نقل ریلی طرح هایی را اجرایی کند.
بله شاید شرکت گل گهر توانسته در برههای از زمان لوکوموتیو و واگن خریداری کند اما نکته مهم این است که شبکه ریلی کشور جوابگوی حجم وسیعی از مواد معدنی در سریعترین زمان ممکن نیست. در حالی که ما میبینیم که بعضی از این سرمایهگذاریها در پروژههای صنعتی و معدنی توسط حاکمیت و دولت رخ می دهد و جزء مهمترین سرمایهگذاریهای زیرساختی در کشور است. اگر به خودکفایی در زمینه صنعت حمل و نقل ریلی برسیم و تولید داخل را با توجه به استانداردهای جهانی افزایش دهیم بخش عظیمی از مشکلات حمل و نقل مواد اولیه و تولیدات صنعتی حل خواهد شد.
- بنابراین یکی از مهمترین فاکتورهای سودآوری در بخش صنعت حمل و نقل مواد اولیه و تولیدات است؟
بله دقیقا عامل اصلی بعد از گزینش و قرارداد بازارهای هدف در بخش صادرات حمل و نقل است که بخشی وابسته بنادر است و بخشی حمل و نقل ریلی که همه باز میگردد به شبکه حمل نقل زمینی، دریایی و هوایی، حمل نقل جادهای ریلی بارگیری کشتی در بنادر و حملونقل هوایی از نظر بارگیری هوایی اهمیت بسیاری در زمینه صادرات و واردات کشور دارند و هرچقدر در این زمینه پیشرفت کنیم سرمایهگذاری است که سود آن به خود کشور باز میگردد.
- چرا حمل و نقل در بحث صادرات و واردات مواد معدنی و صنعتی تا این اندازه مهم می باشد؟
ببینید تمام این عوامل به هدف گذاری در سودآوری و گسترش منابع درآمدی در بخش صادرات و واردات بر می گردد. بسیاری از مواقع هزینههایی که برای جابهجایی پرداخت میکنیم در بعضی از مواد معدنی در کشور گاهی از هزینه تولید آن نیز بیشتر است و دلیل آن نبود سرمایهگذاری مناسب برای توسعه این صنایع است.
ارسال نظر