• ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۸ - ۱۶:۰۵
  • کد خبر: 2489
  • readingTime: ۴ دقیقه

شهروندان غافل از هویت شهر

مردمانی بیگانه با تاریخ و موزه

اصفهانی هایی که نصف جهان را نمی شناسند
موزه

اصفهان تنها شهری است که درایران یک رنگ و بوی خاص و کشش خاصی دارد. شهری تاریخی با هویتی خاص با آثاری که شاید نظیرش در هیچ کجا نباشد، بسیاری از توریست ها آثار تاریخی اصفهان را می شناسند، خصوصیات معماری و بشریتی که منحصر به فرد است،هویتی که هر جا قدم بگذاری آن را می بینی، اما خیلی از اصفهانیها آن را نمی شناسند. کسانی که پدران و پدرانشان اصفهانی بوده اند و اکنون بزرگ شده اصفهان هستند، اما از این شهر تاریخی چندان اطلاع درستی ندارند و ازهویتی که در این شهر است غافل شده اند. مردم اصفهان گرچه قدر شهرشان وزاینده رود را می دانند، اما از شناخت خود اصفهان دور شده اند.

به گزارش ایراسین، آثار تاریخی اصفهان را ندیده ام میترا صفایی، ۴۰ ساله که سالهاست در یک دفتر حسابداری می کند، از همان دسته آدم هایی است که گرچه اصفهانی است، ولی بسیاری از آثار تاریخی اصفهان را ندیده است. به قول خودش هیچ علاقه ای به دیدن آثار تاریخی

ندارد و از معماری گذشته هم سردر نمی آورد. به نظر او پاساژها و بازارها و معماری مدرن بیشتر مورد پسند او است تا معماری هایی که از گذشتگان برای ما به ارث مانده است.

اما برخلاف نظر او طاهری که نقاش است و ظاهرش به تیپ هنری ها می خورد .

می گوید: معماری اصفهان مثل یک نقاشی ماندگار است. نقاشی که دستان هنرمند گذشتگان آن را ترسیم کرده اند. او که تمامی آثار تاریخی اصفهان را رصد کرده است ادامه می دهد: مردم باید برای اصفهان و آثار ارزشمندی که در آن است ارزش قایل شوند. پوزخند می زند و آه می کشد. معلوم نیست، چرا مردم اینقدر نسبت به آثار تاریخی و روز اصفهان و خیلی چیزهای دیگر اهمیت قایل

نیستند؟

اما مخاطبان آثار تاریخی همه جا هستند. در همه جای دنیا همیشه تضاد زیادی میان توریست ها و مردم عادی وجود دارد، اما آنچه که طاهره را به فکر می اندازد مخاطبانی است که دیگر برای اصفهان و آثار تاریخی آن ارزشی قایل نیستند و یا اگر هم دوستش دارند حتی بعد از طی سالیان سال حتی آثاربرجسته اصفهان را ندیده اند و یا به موزه ها سرنزده اند.

حالا موزه های اصفهان آن طور که باید و شاید مخاطب ندارد و اصفهانی های کمی به مکان های تاریخی اصفهان می روند، مگر اینکه بخواهند تفریح کنند ویا از آنجا بگذرند. خیلی ها نه کاخ هشت بهشت را می شناسند و نه آرامگاه پوپ را .

اگر از آنها بپرسی نمی دانند که تخت فولاد آرامگاه بسیاری از دانشمندان وفیلسوفان است.

لیلا بابایی یکی از آنهاست. او در اصفهان به دنیا آمده و تمام خانواده اش هم اصفهانی هستند اما به گفته خودش حتی یک بار هم نرفته تخت فولاد را ببیند. در نظر او که ۳۵ سال سن دارد، تاکنون فرصتی پیش نیامده که این

مکان تاریخی را ببیند.

 او هم طبیعت اصفهان را ترجیح می دهد حتی اگر موزه ها رایگان ارائه شود.

مردمی که با تاریخ بیگانه اند به نظر می رسد که بسیاری از مردم به جز کسانی که رشته شان معماری یا تاریخ است با تاریخ اصفهان بیگانه اند. آنها نه می دانند روز اصفهان چه تاریخی است و نه به نقش هایی فکر می کنند که بر سردر بازار قیصریه ناگفته

هایی برای خودش دارد.

حاج عباس مختاری که سال هاست در بازار قیصریه کار می کند تا کنون به این نقش ها توجه خاصی نداشته است. دستی به موهای سفیدش می کشد و می گوید: همین که توریست ها می دانند بس است. از ما گذشته .

گویا این روزها نقش تاریخ و تمدن اصفهان میان مردم عادی تا حدی کم شده این روزها فقط هنر دوست ها به اماکن تاریخی  می روند و از هنرمندی زنده هنرمندان آن لذت می برند.

«هنر حالا از پا افتاده» احسان ۳۹ ساله می گوید. دیالوگ ها را توی دهانش می چرخاند تا مثل یک هنردوست واقعی سخن بگوید. متاسفانه هنر سنتی‌ اصفهان در ذهن مردم انگار کمرنگ شده. آنها هر روز این معماری و کاشی کاری ها را می بینند و خیلی راحت از کنارش می گذرند. هیچکدامشان به دنبال این نیستند که به ریشه های تاریخی آن پی ببرند.

حیف است. گذشته اصفهان جزء فرهنگ ماست. کاش می شد که مردم بیشتر راجع به اصفهان و تاریخی و هنر و معماریش تحقیق می کردند نه اینکه فقط چهارباغ وبرخی از آثار مشهورش را بشناسند.

موزه ها هم چیزی کم ندارند موزه هایی که حالا خاک گرفته اند و جز توریستهای داخلی و اصفهانی و نه اصفهانی ها در مواقعی از سال از آنها دیدن می کنند.

مردم اصفهان، مردمی فرهنگ دوست هستند

زهرا خانه دار است و چنین عقیده ای ندارد. به نظر او مردم اصفهان، مردمی فرهنگ دوست هستند و به همین دلیل است که این شهر زیبا و پاکیزه است ومردم برایش ارزش قایل هستند. استادان پیشکسوت ما سال‌ها زحمت کشیده‌اند بنابراین جای دلسوزی دارد. مردم هم این هنرمندان را دوست دارند. البته جذب دیدار کننده ها از موزه ها نیاز به فرهنگ سازی و نیاز سنجی مخاطبان

دارد و چون تاکنون هیچ فعالیتی در این زمینه صورت نگرفته است شناخت تاریخ اصفهان تنها محدود به دانشگاه ها شده است.

او را که تنها بگذاری سرمای خشک پاییز اصفهان سرها را در گریبان فرو برده است. سالاری روی یکی از نیمکت های چهارباغ تاریخی اصفهان به بی حوصلگی هایش فکر می کند. بیکار است و به قول خودش همین یکی را کم دارد که برود

از تاریخ اصفهان سردربیاورد. دلیلش هم حداقل برای خودش محکم است. دغدغه های او بزرگتر از این است و همین عامل است که او با آثار تاریخی اصفهان به قول خودش حال نمی کند، زبانش را نمی فهمد و با آن غریبه است.

این برای افشاری که اگر به خطوط چهره اش گره بخوری می رسی به ۶۵ سال پیش، اما معنای دیگری  دارد. او معلم بازنشسته آموزش و پرورش است و وقتی درباره تاریخ اصفهان حرف می زند، خیلی پرطمطراق و با تاکید می گوید: اصفهانی ها اگر با تاریخ اصفهان آشنا نباشند، نباید به آنها اصفهانی گفت.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 10 =