مناطق روستایی

به گزارش ایراسین، "درد یک زن را فقط یک زن می فهمد"؛ دیالوگی است که نفیسه عروجی متولد اصفهان می گوید او ۳۸ سال سن دارد و با اینکه مدت زیادی از کار جدی اش در زمینه کارآفرینی زنان روستایی نگذشته، اما طی مدتی که از شروع کارش می گذرد، توانسته بیش از ۱۰۰ نفر به شکل مستقیم و بیش از ۵۰ نفر به شکل غیر مستقیم را بر سر کار گمارد. عروجی اکنون در سمت مشاور معاون اول و مشاور معاون امور سرمایه گذاری فرهنگی و اجتماعی ریاست جمهوری توانسته در بخش توسعه روستایی فعالیت هایش را ادامه دهد. همچنین به عنوان مدیر عامل شرکت پویش گران هزار نقش آفتاب ایرانیان که در بخش مهارت افزایی، گردشگری، فیلمسازی و اشتغالزایی در مناطق محلی روستایی و زنان نقش عمده ای در تحت پوشش درآوردن زنان روستایی و اشتغالزایی برای آنان ایفا کند. به گفته خودش او حالا به دنبال هدف های بزرگتری برای شناسایی زنان مطلقه، سرپرست خانوار و... است.

چه شد که به این ایده رسیدید و ترجیح دادید که کار را در روستاها شروع کنید و چه شد که به فکر اشتغالزایی در روستاها افتادید؟

تحصیلات من لیسانس بازرگانی است و در زمینه طراحی و دوخت هم در دوره های آزاد شرکت کرده و مدرک گرفته ام. چیزی که همیشه برای من دغدغه بوده اشتغال بانوان است در این میان اگر بخواهیم با دیدی وسیع به این قضیه نگاه کنیم، شاید قانون هایی باشد که به نفع خانم ها نوشته شده، اما متاسفانه هیچکدام به نفع بانوان اجرا نمی شود و اگر اجرا هم بشود هزینه های بالایی را شامل می شود. خود من از این موضوع آسیب های زیادی را دیدم و وقتی این آسیب ها شامل حالم شد که جایگاه اجتماعی خوبی داشتم، بعد از آن بود که فهمیدم یک زن تا چه اندازه می تواند تنها و در معرض خطر باشد و اگر یک نفر نتواند از پس امتحاناتش بربیاید و بخواهد از آنچه برایش مهم است دفاع کند، شاید به راه هایی برود که مناسب رفتارهای اجتماعی ما نباشد. من به شخصه وقتی این چیزها را دیدم نگاهم به زن عوض شد و فهمیدم که تا چه اندازه ما برای توانمندی خودمان باید اتحاد داشته باشیم. متاسفانه یکپارچگیمان خیلی ضعیف است، ما کارگروه نداریم و یا خیلی به ندرت وجود دارد بنابراین فکر کردم که باید از کجا شروع کنم و در کلان شهرها تاثیرات مثبت بگذارم. بنابراین شروع به تحقیق کردم و و فهمیدم که در بیرون کلان شهرهای ما مثل اصفهان و تهران پر از فرصت است و در بافت روستایی پتانسیل های زیادی وجود دارد. یکی از این مواردی که ذهنیت من را در این زمینه مورد توجه قرار داد این بود که تمام روستاهای کشورهای دیگر به خصوص کشورهای پیشرفته مالیات به دولت می دهند در حالی که ۹۰ درصد بودجه کشور ما صرف روستاها و حفاظت از مرزهایی می شود که آسیب های اجتماعی را به دنبال دارد و فهمیدم یک زن است که می تواند کانون خانواده را حفظ کندو بهتر است دست بگذارم بر روی حوزه زنان و درد خودم را با این موضوع درمان کنم. در دل روستاها مشکلات بیشتری در زمینه اشتغال وجود داشت و همین موضوع باعث شد که به اشتغالزایی در روستاها فکر کنم.

برای رسیدن به این هدف باید بافت سنتی تفکرات روستایی که فقط در دل اقتصاد خود روستا محدود می شود را به تفکر اقتصادی تبدیل می کردید درست است؟

بله دقیقا ما نگاه کردیم که در روستاها هم مدرک فنی و حرفه ای می دهند اما به روستاییان آموزش مهارت نمی دهند، بنابراین باید فرهنگ این مهارت را به روستاها می بردیم تا تیم ورک فرهنگسازی شود. از سازمان فنی و حرفه ای کمک گرفتیم که دانش ما و دانش روستایی به روز شود و می خواستیم که تغییر ایجاد شود تا اتفاقی که می خواهیم بیافتد. در این زمینه در کنار اشتغالزایی به بحث ارتقا سلامت و روانشناسایی زنان روستایی نیز پرداختیم. همچنین آموزش هایی در زمینه خانواده هایی که با معلول یا معتاد درگیر هستند را ارائه دادیم. در این رابطه به نتایج خوبی هم رسیدیم اتحادی که بین روستاییان ایجاد شد و اشتغالی که باعث شد بسیاری از آنها سر یکسال سرپرست شوند و منابع مالی داشته باشند. به نوعی باعث خودکفایی بسیاری از خانواده هایی شدیم که قبل از آن با مشکل روبرو بودند.

به هر حال در این مسیر هزینه ها و سدهای بسیاری روبرویتان بوده است که گاهی باعث ناامیدی شده درست است؟

این سدها درد ما است. درست است که برخی موانع برای پیشرفت خوب است و برای ما تولید ایجاد می کند، اما برخی از آنها هم جلوی تولید را می گیرد. ما به شکل خصوصی این کار را شروع کردیم بدون اینکه هیچ حمایتی داشته باشیم. ابتدا وقتی وارد روستا می شدیم ما را به عنوان یک منفعت طلب نگاه می کردند در حالی که اینطور نبود چون در کار ما تولید کننده زودتر به سود می رسد. اولین مانع ما ساختارهای خود روستا بود، سنگ اندازی های زیادی برای ما شد و فهمیدیم که با این راه به نتیجه نمی رسیم اتفاق خوبی که در کار و فعالیت ما موثر بود حضور در نمایشگاه نشست جهانی صنایع دستی بود که بازتاب خوبی برای ما داشت و نگاه مسئولان را تغییر داد. در جشنواره بعدی غذا بود که شرکت کردیم که دستاوردهای روستاییان را متناسب با جشنواره معرفی کردیم و نشان دادیم که تولیدات ما حتی صادر هم می شود.

با توجه به اینکه این نمایشگاه ها باعث بازتاب فعالیت های شما شد، آیا باز هم از شما حمایتی صورت نگرفت؟

در واقع تا زمانی که با معاونت توسعه روستایی ریاست جمهوری رو در رو نشدیم فقط موانع جلوی ما بود و ما را به عقب سوق می داد. بعد از اینکه معاونت توسعه روستایی مرا به مشاور کسب و کارشان برگزیدند و متوجه شدند که کار ما تنها محدود به اصفهان نمی شود، بلکه ما از خراسان، از سیستان و بلوچستان و از مشهد صنایع دستی را می گیریم و آنها را باهم تلفیق می کنیم و کارهای خلاقانه انجام می دهیم و محصولات ما حتی تا مالزی هم می رود و مشکل فروش نداریم و در واقع می خواهیم در اقتصاد کشور سهم داشته باشیم از ما حمایت کردند.

برای کم کردن هزینه ها و اشتغال بیشتر چه تدابیری اندیشیدید؟

متاسفانه مشکل اصلی ما در برخورد با هزینه هایی مثل بیمه، مالیات و اجاره مکان برای اشتغالزایی است و بالای ۹۰ درصد بودجه ها را در هر شاخه سرمایه ای را این عوامل دربرمی گیرد. در واقع قانون بیمه درد کارفرما را نمی بیند. در بحث اجاره مکان هم با توجه به اینکه در شهر خودمان مکان هایی هست که فقط دو ماه از سال از آنها استفاده می شود و ما می توانیم از پتانسیل بقیه زمان هایی که این مکان ها خالی هستند استفاده کنیم، سعی کرده ایم که با تعامل این کار را انجام دهیم. اکنون به جای جبهه ها جنگ ما در آسیب های اجتماعی، اعتیاد و مبارزه با قاچاق است و ما باید در این رابطه اتحاد داشته باشیم تا در این جنگ هم برنده شویم و بنابراین تمام سعی و تلاشمان را می کنیم.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 6 =